The beat inside my soul ~ صفر دوباره ~ با شیرینی فطر

Day 3,859, 08:54 Published in Iran Iran by megahack


در تهیه و تولید این مقاله هیچ فردی آسیب ندیده است، همه شخصیت ها مجازی هستند و هر گونه اتفاق معکوس شده و اغراق گردیده و دخل و تصرف فراوان انجام گردیده است، ـ






The most mistreated people are the most sweet hearted.



I have no Strength, but I want it all.
I have no Knowledge, but all I do is dream.
There's nothing I can do, but I struggle in vain.
I never do anything, yet I can complain like a pro.
All I do is talk a big game, and sound myself sound like a big shot, when I can’t do anything.



در بین زامبی ها چه گذشت؟

با توجه به درخواست دوستان در مقاله قبلیه، جزئیات زامبی بازی تا اونجا که مونده بود فاش می شه

همانطور که گفته بودم داستان شدیداً به کامنت ها وابسته بود، همین طور هم شد و با تسخیر کشور جدید و پیروزی آدم ها (و مرگ راوی) به پایان رسید و بکش بکشش بخاطر نوع کامنتا کم شد

شب اول با مرگ
11alexlee11
شروع شد، آلبوس بهش حمله کرد، دکتر هزاردستان نجاتش داد، زامبی دوم دکتر اسکا کشتش
و در ادامه با داستان لیدی مونیکا ادامه پیدا کرد که سه نفر داستان رو درست حدس زدن و 210 تانک کیو 7 جایزه گرفتن
ملت کلی اسپم کردن و در کامنت ها اعلام حضور کردند
تو روز اول یکی از رسوم دوره های قبلی باز هم اجرا شد
I n f 0 r m e r
توسط هر دو گروه زامبی و آدما اعدام شد، البته تغییر رای ناگهانی محو تحت تاثیر سخنان فراز رایشو تغییر داد و همین هم باعث کشته شدن رئیس زامبیا شد

با تاثیر پذیری ازکامنت های مردم، شب دوم کلی اتفاق داشتیم، سمت چپ حمله یا دفاع کننده هستش و سمت راستی قربانی؛ چگونگی حمله ها تو مقاله ها هستش، چون متن خام مقاله ها رو پاک کردم واسه همین دگه تکرارشونو نمی ذارم دگه. :دی! شخصیت ها پایین تر توضیح داده شدن: ـ
genral stalin --> Amir GH
violet.evergarden + TheLifeGame --> HEZARDASTAN
pejmaaaan --> bullez4breakfast
persian stormrage --> arash irani 5
MA Z I Y A R --> mahid.esf
Lord.jax --> Aidin Esmaili
farimah + virtualPersia --> Trio the great
fari.borz --> MilkyHead, Dr.ska
ABTN --> KALANTAR.IRANI
روز دوم اتفاق خاصی نیافتاد، چون داستان رو بد نوشتم، ملت یا کامنت ندادن، یاکامنت دادن حال ندارم، میرم بعدا میام اینا و کسی نه رای داد و نه تو مسابقه شرکت کرد واسه جایزه

شب سوم
طبق روال کلی که اومده بودیم گروه ویژه برنده می شد (نسبت کامنتای زامبیا خیلی بیشتر از آدما بود و تقریباً درست تشخیص داده بودن اکثر جاهای داستان رو)؛ از طرف دگه رای و کامنت و اندورس و بازتاب مثبت شدیداً اومد پایین و با توجه به مشغله تصمیم به پایان داستان با آهنگی سنگین و خاطره انگیز گرفتم و رسیدیم به

نهایتاً گروه آدما برنده شدن
...
" ـ- عزیزم... ببین... اصلا اهمیتی نمی دم چطور می خواستی بشه. بازی تمومه ... بازی تمومه..."
...

:گروه کماندوهای ویژه یا همون آدما
-- Lady.Monica - جاسوس نفوذی مبدل در لباس دختر خدمه
-- 11alexlee11 - ، سرباز کهنه کار، تکاور
-- Majid.esf - دکتر - استاد حمایت
--HEZARDASTAN - دکتر شفاگر
Fari.borz قهرمان آدما - رئیس جمهور
Pejmaaan
mamali aryaee
amir godfather
Mastaan
p.e.d.r.a.m
jumong.10
White.Owl تکاور
Serepe
R.a.m.i.n
Drmorteza
KALANTAR.IRANI
-- mahid.esf
jumong.10
:گروه زامبی ها
Nader.ImmOrtal
-- I n f 0 r m e r
-- MilkyHead
-- Dr.SkA
-- arash irani 5
MA Z I Y AR زامبی
VioletEvergarden
TheLifeGame
Persian Stormrage
ABTN
-- Bulletz4Breakfast - زامبی
niutish noshadi
The last man standing زامبی
-- Trio The Great زامبی
Lord.jax - زامبی شاه، نشانه های آواتارش مشهوده تو داستان
Eyad27 زامبی
Moysenlompan
farimah : وامپیر ایدایناتسوکی = great moon
:گروه سوم، خون آشام ها که برای تعادل نسبی بازی ایجاد شد
-- Albus خوناشام، شکارچی ساکت
-- Amir GH - خوناشام، مغز استراتژی
-- Aidin Esmaili - خوناشام، سفیداب
lord riza
Nazanin.S - الینا، لیدی
Persian Myth
Faraz.RevengeR
Kay.One سرباز واحد یک - ومپایر
General Stalin
Cyco.ImmOrtal
xI3OSS
farimah
virtualPersia خون آشمام - ومپایر


متاسفانه بعد تموم کردن این نوع مقالات داستانی مانگا-کمکیک مانند، همه مقالات از جمله زامبی رو هم بین اونا پاک کردم و بقیه شخصیتارو یادم نیس لقب هاشونو چی نوشته بودم و سایر حمله ها هم جزئیاتش پاک شدن

:albus
روزنامه فروش ظاهر مردنی / dead citizen /عوام نیوز اولین روزنامه ای بود که با چاپ روزنامه از لیست می افتاد پایین

😕adyMonica
انگار دو دستی چاقو با جای زخم ناسازگار زده بودند = دو نفر مختلف بهش ضربه زده بودند
اینفورمر - زخم روی صورتی که خوب نمی شد و خون؛ "خیلی تابلو بود" یعنی تو زامبی بازی هیمشه اولین گزینه ممد هستش 😑
دو - مازیار چاقو تاشو تیغ مانند (مسبب زخم های عجیب غریب) همراش داشت


:11alexlee11
یکی - آلبوس تنها فردیه که از اسلحه گرم استفاده نکرده.، تو تاریکی بهش حمله می کنه ولی با مقاومت مواجه میشه و نمی تونه کاری بکنه ولی آشکارا یه سوال می پرسه
آلبوس پرسیده می دونین من کی هستم؟خب معلومه آلبوس هستش دگه. حالا سوال چی منظورشه؟ یعنی قاتل کیه!
😑 گرفتین؟

:dr.ska
چهارزامبی محلی بیرون رو برای رد گم کنی می زنه و وقتی آلبوس رو در خطر می بینه تیر پنجم رو برای دفاع ازش استفاده می کنه، کلی نشانه آشکار داشت که هر کسی می خوند داستانو بهش پی می برد

:violet.evergarden
شب اول به هزاردستان حمله می کنه ولی فریبرز از هزاردستان دفاع می کنه، تو برگشت تو تاریکی کم مونده بود به دست پدرام کشته بشه ولی بخاطر حمایت دو تا زامبی ازش (حمله همزمان 3 زامبی به قهرمان و دکتر) در لحظه آخر می تونه فرار کنه

:informer
چهره ای خشن ولی دوست داشتنی / زخم روی گونه / یادگاری و آلبوم
فرصت نکرد حمله کنه خب 😇

😛ersian stormrage
فقط به پول اهمیت می ده / با نیروهای مزدوری (زامبی های نفوذی) که همراش بودن آشنا بود / از قبل نقشه چیده بود
از نقش های کلیدی بین زامبی ها بین گروه آدما بود که اگه آدما می کشتنش بردشون همون لحظه قطعی می شد

😛ejmaaan
شات گان همیشگی / خنده / آبی استقلال

:thelifegame
صدای ناگهانی دست / میز آهنی و ترک شیشه / فکر شیطانی

:lord riza
جمله های کوتاه و کم حرف / هزینه، گلد، سی سی

:amir godfathe
جاسوس نیروی ویژه / سرباز آماده / کمینگاه، طعمه و شکارچی

:Aidin esmaili
شفا دهنده زامبی ها / تفنگ برنو، مدال / پیچیدن کت و کز کردن تو صندلی / نقشه های آینده

:Amir GH
تک تیر انداز گروه ویژه / متفاوت و بی خیال / عادت های قدیمی / سکوت، آب و هوا و جمله های کلیشه ای

:MA Z I Y AR
جاسوس زامبی ها / تجملات / چاقوی طلایی شبیه تیغ (زخم سطحی) / حساسیت به باکتری و هوای بیرون / پوتین های نو

😒erepe
باران سیل آسا / جو مشتنج / چپ دست / فندک و سیگاری که نمی کشید / آمار (همکاری مازیار در قتل مونیکا)

:R.a.m.i.m
چشم و عینک / جرقه / عجله در خروج قبل از حمله ناگهانی زامبی ها / شناختن دختر زامبی و حمله به اون هنگام حمله زامبی ها

Bulletz4Breakfast
حمله های ناگهانی / همه چی از قبل بهش الهام (گفته) می شد / علاقه به دختره زامبی / دختراوکراینی / تفکرات مختلف

p.e.d.r.a.m - گروه ویژه
صاعقه / ساختمان دور افتاده / تماشا و بررسی کلی

MilkyHead - زامبی
پلن جدید / سرعت عمل و غافلگیری / حق انحصاری معادن / منابع مالی حیاتی / نگاه مرموز

arash irani 5 - زامبی و همکار Persian Stormrage
نگاه عاقل اندر سفیه / آمار حاضر شده از قبل / کیسه طلا و بازی پوکر / برای پول هر کاری بکنه

fari.borz - فرمانده گروه ویژه، قهرمان آدما، رئیس جمهور
پرونه های گذشته رنگی / فروم / زامبی بازی / فرمانده تکاور ها / گروه نظامی

HEZARDASTAN - شفاگر ابردست، دکتر آدم ها
دکتر / نشانه های دکتر تو داستان تو پروفایلش موجوده


Dead Aim #2 ~ از ومپایر تا آلبوس

این قسمت یعنی قسمت آلبوس بخاطر آزرده خاطر شدن آلبوس طی نامه ای که به آلبوس داده شد و آلبوس هم کلی جواب به نامه آلبوس داد، حذف شد، یعنی گیر به آلبوس نداریم این شماره و شماره های بعدی
😑
البته یه اشاره کوچک بشه که قسمت دوم این مقاله بودش و یه نکته هم اسم اکانت و هم روزنامه هر دو آغاز و پایان شون با حروف یکسان هستش که موضوعات و ایده های جالبناکی ایجاد کرده بود ولی همشو به گور مجازی می برم دگه حتی اگه 10 گلد دونیت کنین تا چاپش کنم P:
AS..AS





این ویدئوهه یه دو جاش هنجار شکنی اینا داره اونجا هارو نگا نکنین لطفا، آهنگش خوب بود واسه اون آوردش، مناسب این قسمته






نه هنوز تموم نشده

و اینجا یه جامعه مجازیه... و دموکراسی توش جاری نیس.. خودمونو گول نزنیم
مقاله ای که من با نظر شخصی و متعصبانه تو حزبی خاص می زنم، وقتی می گم بی طرف هستش کمی پارادوکس ایجاد می کنه
هر رئیس جمهور، نماینده خودش و حزبشه، اینکه بگیم نماینده همه هست از نظر من قبول نیست، حداقل تو این جامعه مجازی با این مشخصات
وقتی بازی طوریه که با دو دوجین جوجه اضافه میشه صد نفرو دور زد، باور کنیم که همه چی برای صلاح شهروندانی مث من پایه گذاری می شه؟
اینجا مثلا تمرین واسه دنیای واقعیه؟ اگه اینطوریه پس چرا مملکت واقعیمون رو گل و بلبل نمی کنیم؟
😑
خیلی زیاد تو موقعیت هایی قرار گرفتم که با عدم وجود هر نوع مدرکی دال بر طرفداری، باز هم از هر طرف (هر طرف چپ و راست) بهم گفتن جناحی و طرفدار، پس تلاش برای قانع کردن حداقل یکی مث من بیخودیه که ملت بیطرفانه بهم نگاه می کنن
😑
وقتی که همیشه راست و بر حق و انا الحق بوده ایم و هیچ وقت اشتباهی نداشتیم و همش تقصیر مرتضاس و البته بقیه جز ما، ولی احیاناً یه بار از سر قضا و قدر روزگار حرف راستی می شنویم که مخالف کارهای ما بوده، یه خورده قبل کوبیدنش بهش فکر کنیم
الان دقیقاً اینطوری میشه که باطن و ذهنیت رو ول می کنیم و می چسبیم به ظاهر کلمات؛ هر چی باشه کلی بازی با کلمات بلدم P:
و راستی این همه که نوشتم، نظر یه شخصیت مجازی حاشیه ای هستش که تاثیر زیادی تو بازی نداره، این حرفا مخاطب خاصی نداره به جز کسایی که فکر کنند تو همچین شرایطی بودن، یعنی زیاد به دل نگیرین :دی هی

یعنی الان به کسی برخورده باشه بایستی قبلش جاخالی می داد و هیچ بهانه ای هم قبول نیس
😃
سخنو رسوندم به اینجا... ایرپ یه بازیه... فلسفه بازی هم اینه که اگه ازش لذت می بری بازی کن، لذت نمی بری بازی نکن. بنظرم این مهمترین مقوله ایه که تحرکات اکانت های مختلف رو می تونه توضیح بده
کسی که میره یا می مونه، تصمیم خودشه
وقتی شدیدترین انتقادات رو می کنیم باید پذیرای شدیدترین انتقادات دیگران هم باشیم، باید قدرتشو داشته باشیم که تو شرایط مشابه قرار بگیریم و فرار نکینم و مثلا با پایان دوره جیم بشیم تا آبا از آسیاب بیافته و بعد چند ماه بیایم بگیم دو ماه قبل اینکارو کردی واسه همین ازت قهرم
مثلا چرا دو ماه قبل بهم هیچی نگفتی و الان داری می گی؟ اون موقع می گفتی بهتر نبود بنظرت؟
یعنی الان که بازی رقابتی که هستش، مملکت پیشرفت می کنه و هرکی تو هر کاری ماهره مملکتو تو اون زمینه جلو می بره؛ درسته به اکانتای معمولی و ضعیفی مث من زیاد فرقی نمی کنه خزانه چند میلیون داشته باشه و مالیات چی باشه؛ پس مهمترین دغدغه اکانتایی که اخص نیستن و اعم هستند (مثل خودم) همین موضوعات هستش
موضوعات داغ و کوره راه های انحرافی

بشخصه از مملکتمون هرکی رئیس جمهور بشه راضیم؛ حتی موقعی که حذف بودیم هم اینطور بود

راستش... قبلنا کاره ای نبودم... الانم نیستم خب... بعدش یهویی شدم مدیر فروم چون زیاد اسپم می دادم... بعدش یهویی شدم رئیس جمهور... حتی از یه حزب هم درخواست کمک نکردم و هر کی حمایت کرد تصمیم خودش بود... مدیریت کشورم ضعیف بود... بعدش دعواها بالا گرفت و جاشو به خصومت داد... بهم می گفتن مدیریت جناحی اینا
😑
واسه همین اون موقع از سیاست کشیدم کنار

حالا ممکنه بگین حرفام تناقض دارن با مقالاتم؟ ولی می گن نه اینطور نیست

بعد مشکلاتی که تو فروم پیش اومد من استعفا دادم از مدیریتش ولی مخالفت شد، یعنی اینطور شد که تا مدیریتور جدید بیاد سرکار بمونم، اسنادشم موجوده تو بخش مدیریت و نامه نگاریا

خب این از این، مدیر خوبی نبودم و نتونستم همه رو راضی نگه دارم ولی قول می دم تا اونجا که در تونم بود، سعی کردم عادلانه رفتار کنم، ولی وقتی تعصب جلو چشممونو می گیره و خونمونو به جوش میاره، هر حرف مخالفی رو می ذاریم به حساب چیزای دگه

روش مانور نمی دم، اگر کمی آدم باهوش تری بودم حتما می تونستم مدیریت کنم

بگذریم

اگه واقعا مقالات و کامنت های منو رو دنبال کرده باشید، متوجه می شین که هر دوره سعی کردم حدالمقدور از رئیس جمهور دفاع کنم، فارغ از هر جبهه گیری سیاسی

می دونم، فقط یه احمق می تونه تصور کنه که امکانش هست همه رو راضی نگه داره، خب ممنم همون احمقه هستم که فکر می کردم می شه همه رو راضی و دوست نگه داشت

ولی ایران مجازی جامعه ای خیلی بزرگتر از حد تصور من بودش و هستش... تو حدی نیستم که بتونم احساسات و تجربیات و علایق و نفرت های همه رو درست تشخیص بدم، همین هم باعث بوجود آمدن همین وضعیت فعلی شد

خوش ندارم بگم ضعف داشتم، ولی می گم، ضعیف بودم و هستم و نتونستم دوستانمو اونطور که باید راضی باشن، کنارم نگه دارم؛ چون می خواستم همه رو کنارم داشته باشم و این هم غیر ممکنه

خیلی وقته آموزش و آپدیت های جدید رو هم ول کردم و بهم همین اسپم های مسخره هم راضی بودم ولی انگاری بازم خیط کاشتم و دشمن تراشی کردم

اگه بپرسین چرا رفتم خارج... میگم فقط واسه تغییر آب و هوا... ولی می خواستم کشورهای مختلفی رو برم و مقالات جدیدتری با نوآوری های بهتری بزنم و ربطی به هیچ موضوع دگه ای نداره خب، برداشت بد نکنین

اصلا اکانت من تو حدی نیست که واسه کشور مفید باشه و بودن و نبودنش هم فرقی نداره

ایران مجازی واسه من اسمی بی معنیه... نسبت بهش تعصب و احساس خاصی ندارم... ولی وقتی می بینم از گذشته تا الان خیلیا بابتش زحمت کشیدن، عرق ریختن و وقت صرف کردن تا اسمشو زنده نگه دارن، اونقته که برام مهم می شه. اونوقته که وقتی اسمش میاد گوشام تیز می شه و جدی تر می شم

یعنی برای من نه این بایت های مسخره، بلکه دوستی ها و تفکرات تشکیل دهنده اش مهمه

واسه همینه که با یه انفرند شدن کلی از بازی زده می شم. آدم پیچیده ای نیستم، اگه دیدین دارم از کسی پشتیبانی می کنم، چون فکر می کنم داره نسبت بهش ظلم میشه. سعی من اینه با همه دوست باشم، سوای هر چی حزب و اسمی که تو بازی هستش. بازیکن حرفه ای نبودم، کند یاد می گیرم ولی نهایتاً یاد می گیرم

مثل خیلیا که ادعای شجاعت و بیباکی دارن نیستم، گاهی دچار ترس می شم، مغز کل نیستم و از پشت پرده ها خبری ندارم، گاهی تصمیمات اشتباه می گیرم و گاهی احیاناً ناراحت هم می شم

جستجو لازم نیس واسه مدرک آوردن، تا وقتی که به دو تا اسکرین شات بدون توجه به کل محتوایی جایی که ازش اسکرین گرفته شده، بیشتر از حرف من اهمیت می دین، منطق دوستی میره زیر سوال. همین که بگین نوب... دلقک فسیل یا هرچی... بازم بیخیالش می شم، چون اهمیتی ندارن این حرفا

از معماهای زندگی تجربشه... زندگی خیلی خوب بهم فهمونده که اگه به اطرافت خیلی بیشتر از خودت توجه کنی، دگه خودتو هم گم می کنی

ساده نوشتم چون حرف دلم بود، حرفای گنده گنده دگه نمی زنم چون قدرت حملشونو ندارم

اینم از اسپم امروزمون، تا اسپم های بعدی ایشالا اسپم دونتون خالی باشه

و سخن پایانی اینکه هدف فقط عکسا بوده دگه





پایین اومدن تصاعدی کیفیت مقالات را ببخشید همانا اینا شاید عمدی در کار باشه 😛
-________-


و اما تو بحبه زامبی بازی اینا، وسط دعواهای قبیله ای بچه ها، زیر یه مقاله یه کامنت گرفتم رو مسئله دوزیست و تو یه شات در مورد ربطش با اورکیل اسپم اینا کردیم و با مهارتی خاص ضمن ربط به شقیقه، شرط بندی دوستانه ای رو بردم،ـ



اولش فکر می کردم یه بازی دوستانه هستش ولی بعد دیدم



و من



چگونه می توانستم این گونه فرصتی را از دست بدم؟



و Brotherhood



ولی سعی در نمایش چهره ای قانغ و غیر حریص داشتیم ولی



ما را بر راهمان استوارتر تر کرد










lovelymoho:
تا حالا شده برای یه نفر سه ساعت یه مطلبی رو توضیح بدی بعد طرف زل بزنه تو چشات بگه

هااااان؟؟؟؟
الان اون منم