چرا رفتی ...
sorena131
♫♫♫♫♫♫
چرا رفتی چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماه تاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
چرا رفتی چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
♫♫♫♫♫♫
♫♫♫♫♫♫
عزیز دور غمگین! بمان که شب سر آید
شکوفه های سیمین ز تیرگی بر آید
عزیز دور عاشق! بخوان ترانه ات را
بخوان مگر به گوشم حدیث «باور» آید
چه سود خواندنت را که آن سوی جهانی
شب تو چون سر آید، شب من از در آید
رسید دور شصتم که طرف خود نبستم
بگو دگر ز دستم چه طرفه ای بر آید
ولی به زنده ماندن بسی بهانه دارم
یکی همین که فردا «بهار دیگر» آید
یکی همین که فردا نهال «نو» نشانم
به پای او نشینم که وقت نو بر آید
یکی همین که دانه به ره کنم فشانه
مگر به بام خانه دو تا کبوتر آید
دو تا که بغ بغوشان، سرود و های وهوشان
در این سکوت غمگین «نشاط گستر» آید
یکی همین که دستی ز دوستی بگیرم
کز آستین او «گل» به جای خنجر آید
عزیز دور صادق! در آستین چه داری؟
تو را ز خنجر و گل کدام خوشتر آید؟
بهانه ماندنم را یکی همین «صداقت»
فریب گو مبادا که عمر من سر آید...
♫♫♫♫♫♫
بدرود سیمین ، غزلبانوی ایران
Comments
چرا رفتی
http://www.erepublik.com/fa/article/-1-2424747/1/20
vvvvvvvvvvvvvvvvvvvv
🙁
v 🙁
v
روحش شاد
🙁
🙁
رای دادیم ولی
اسپم بودا
چرا اسپم ؟
چون یه موضوع از دنیای واقعی بود نه مجازی
جومونگ جان
غرق شدن در دنياي مجازي از لحاظ روانشاني يك جور اعتياد هست
پس بزار بچه ها با همين اسپم دادن ، فضاي بازي رو زنده و شاد تر كنن
متاسفانه دولت ايران ما هم همينطوري هست و هميشه دنبال يكنواختي هستيم كه الان وضع نا بسماني داريم
يا علي
IRTIGER :
دوست خوبم من حرفتو قبول دارم
ولی اینجا فقط یه بازیه همین بازی کنید و ازش لذت ببریم
ما یه زمانی یه کلمه طنز تو مقاله میدادیم همه سرمون داد میزدن که آی اسپم اسپم
و چه خوبه فضای بازی با بحث ها و انتقاد های داخب بازی گرم بمونه
مثل کاری که یه زمان آتیلا با پژمان انجام میدادن و ما هم لذت مبردیم
من حتی به مقاله سورنا رای هم دادم
فقط یه کلمه بهش گفتم اسپ بود مقالتا
بنده خدا خودشم هیچ چی نگفت
قانون به نفع ما هم نباشه ما باید ازش تبعیت کنیم مگه نه؟
اگه قرار باشه اینجا هم یه شبکه اجتماعی باشه که دیگه بازی آنلاین نیست
با این روندی که من میبینم دیر نیست به اونجا برسیم
🙁
:'(
روحش شاد
بدرود غزل بانوی سرزمینم
وت 21
ساب 48
🙁
دارا جهان ندارد،
سارا زبان ندارد
بابا ستاره ای در
هفت آسمان ندارد
کارون ز چشمه خشکید
البرز لب فرو بست
حتا دل دماوند،
آتش فشان ندارد
دیو سیاه دربند
آسان رهید و بگریخت
رستم در این هیاهو
گرز گران ندارد
روز وداع خورشید،
زاینده رود خشکید
زیرا دل سپاهان،
نقش جهان ندارد
بر نام پارس دریا
نامی دگر نهادند
گویی که آرش ما
تیر و کمان ندارد
دریای مازنی ها
بر کام دیگران شد
نادر ز خاک برخیز
میهن جوان ندارد
دارا ! کجای کاری
دزدان سرزمینت
بر بیستون نویسند
دارا جهان ندارد
آییم به دادخواهی
فریادمان بلند است
اما چه سود،
اینجا نوشیروان ندارد
سرخ و سپید و سبز است
این بیرق کیانی
اما صد آه و افسوس
شیر ژیان ندارد
کو آن حکیم توسی
شهنامه ای سراید
شاید که شاعر ما
دیگر بیان ندارد
هرگز نخواب کوروش
ای مهرآریایی
بی نام تو ، وطن نیز
نام و نشان ندارد
خدا بیامرزش 🙁
khar too roohe bi daret
خدا رحمت کنه
o_o
V
🙁
وت + ساب
😑
v
vote
روحش شاد الحق و والانصاف شعر پردی گفته بود
هر کسی نمی تونه درک کنهاین شعررو
پیشنهاد میکنم با صادی همایون شجریان گوش کنید
احساس کنید که چه خبره:دی
روزی چند بار با صدای همایون گوش میکنم
معرکه است
حرف نداره
v
o7
S681
Lean, Voten, Endosen y Comenten:
http://www.erepublik.com/es/article/el-poder-de-la-determinaci-n-2530662/1/20