داستانی واقعی جهت عبرت
arash irani3
امروز یه جایی چیزی خوندم گفتم بد نیست شما هم بدونید
گیر این شارلاتان ها نیفتید
این داستان واقعیه و اسناد و مدارکش در انتها اومده
داستانی واقعی جهت عبرت:
مستر جیکاک (معروف به سید جیکاک) جاسوس انگلیسی مأمور ویلیام دارسی، سالها در
مسجدسلیمان زندگی کرد. وی در آغاز به عنوان چوپانی کر و لال به مدت هفت سال در ایل
بختیاری به آموختن فرهنگ و زبان بختیاری میپردازد و پس از فراگیری آن، به عنوان
یک بختیاری در منطقه نفتخیز مسجدسلیمان سکنی میگزیند. در طول حضور خود در آن
منطقه با فنون شعبدهبازی و حربههای دیگر، توجه مردم محلی را به خود معطوف میدارد
و خود را به عنوان یک روحانی شیعه، جا میزند. جیکاک برای این کار ابتدا به
فراگیری فقه می پردازد و به درجهء اجتهاد رسیده و در مساجد، بعنوان پیش نماز حضور
می یابد!
او گیوه هایش را با یک اشاره عصا جفت می کرد و شایع کرده بود که این از معجزات
اوست. در کتاب خاطراتش، توضیح می دهد که آهنرباهایی در گیوه هایم قرار داده بودم،
که با اشاره عصا، گیوه ها جفت می شدند!…
این جاسوس انگلیسی، روزی به مسجد می آید و می گوید: من حضرت علی (ع) را درخواب
دیدم و او دستش را بر شانه ام نهاد و به من فرمود: "به مردم بگو از این ماده سیاه
و نجس (نفت) دوری کنند." و برای اثبات ادعایش پیراهن و عبایش را کنار می زند و
اثر سفیدی دستی روی شانه اش را نشان می دهد و می گوید این مدرکی بر حقانیت من …
او درکتابش تشریح می کند که روزی تکه ای کاغذ را بشکل دست بریدم و روی شانه ام
قرار دادم و آنقدر زیر آفتاب داغ جنوب ماندم تا خوب اطراف ان کاغذ تیره شود و اثر
دست بر شانه ام نقش ببندد.
همچنین، در منظرهای با یک آخوند شیعه، مدعی آتش گرفتن ریش دروغگو میشود و با
استفاده از ریش مصنوعی از نخ نسوز، حقانیت خود را ثابت میکند.
منابع:
۱- تاریخ سیاسی اجتماعی ایل بختیاری؛ اثر راف گارثویت، ترجمه: مهراب امیری. تهران: سهند، ۱۳۷۳.
۲- اسنادی از روابط ایران و انگلیس (۱۳۲۰-۱۳۲۵ه. ش) نویسنده: زرینکلک، بهناز. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، ۱۳۸۲.
Comments
جل الخالق
من که شاخ در آوردم فکر نکنم هم الکی باشه چون عکس و منبع آوردند
حوصله ندارم مثل جوونی ها برم تو خود منابع هم بگردم
ولی دمش گرم بوده واقعا
با تچکر از فرامرز
این هم چند روایت دیگراز همین جریان
https://sites.google.com/site/kerdaar/seyedjikak
vv
O.o
شاخ نداره که من میدونستم اینو 🙂 بچه خوزستان که باشی میدونی این چیزا رو
میشه گفت درسته !! میشه گفت نه !! چون همون مردم وقتی که دارسی نفت از زمین کشید بیرون شادی کردن !! ولی الان اینی که میگی بهشون گفته که نجس !! میشه قبولش کرد و میشه ردش کرد باید دقیق سندو ببینیم چون تو نت خیلی چرت و پرت گفته میشه
خوب یه سایت علمی و تاریخی هیچ وقت خودش رو خراب نمیکنه با دروغ گفتن اون هم به شیوه
احمدی نژادی با اسم کتاب اوردن و مشخصات دادن
اگر چرت و برت بود اینقدر دقیق نبود در ضمن از این سایت دولتی ها هم نیست
سایت بی دین هاست بی دین ها معمولا بر عکس مومنین دروغ نمیگند
جفتمون بی دینیم پس بی دینارو خوب میشناسیم
اولا میتونه داستان باشه
دوما من نفگتم که دروغ
سوما ما کلا دوست داریم همه چیزو توش قلو کنیم
چهارم وقتی قرارداد دارسی امضا شد گفتن که چیزی رو که به دردمون نمیخورد دادیم رفت وزیرش یادم نمیاد درست ولی این حرفشو یادمه !! پس دلیل به دروغ گفتن به مردم نبوده
پنجما خیلی از انگیسی ها اون زمان تو ایران بودن و جاسوسی میکردن دیگه احتاجی به این کارا نبوده
اقا این جریان حقیقت داره
من حول نفت کلی چیز نوشتو و خوندم !! ولی این داستانو تو هیچ کدوم از کتب مرجع ندیدم!! بازم بیشتر تحقیق میکنم !! یهو دیدی ی مقاله حول همین آدم نوشتم 😉
اقا جان اسنادش موجوده
اسناد !! اگر سند ماموریتشو از دولت انگلستان یا نامه هاشو به دولت انگلستان زمانی که تو ایل بختیاری بوده بهم نشون بدی قبول میکنم
یا خدا
😐
اوههههههههههههه
این داستان واقعیه
خیلی خوب کاری کردی اینو گذاشتی
باید این مسائل رو تا میتونین همه جا پخش کنین
البته اینو بهت بگم اینی که تو نوشتی یه جور دیگه هست
خیلی فرق داره
خوب اون روایت خودت رو اول بزار تو جا بجمانی بزار همه ببینند
اون روایت خودم نیست ارش جان
اینی که تو میگی رو اولین باره میشنوم
مثلا اضافه کنم این اقا وقتی رفت بالای منبر و با ملی شدن صنعت نفت مخالفت کرد
اینقدر به زبان لری تسلط داشت که یه شعر به زبان لری هم گفت
تو که مهر علی تو دلته
ملی شدن صعنت نفت سی جنته؟
یه همچین چیزی بود فکر کنم
خاله فریماه طرف ریده با این شعر گفتنش
😃
آرش اون جا پژمانی عالی بود
ترکیدم از خنده
😃
@persian stormrage
ذوست عزیز بهتره احترام خودتو نگه داری وگرنه میفهمی منم میتونم بی ادب بشم
حواستو خوب جمع کن با بزرگتر از خودت درست صحبت کن
اگه کسی این موضوع رو یادت نداده من بهت یاد بدم
چشم
من همینجا از شما معذرت خواهی میکنم دوست عزیزم
🙂
فرامرز شعرت اشتباهه
اصلش به لرى ميشه اين
تو كه مهر على مِن دِلت بى
ملى شدن صنعت نفت سى چِنت بى اين داستان و ماجرا هم حقيقت داره تا زمانى كه مصدق كبير كه خودش از چهره هاى بختياريه نفت رو ملى كرد و دست امثال اين شارلتان ها رو كوتاه
اصل جریان اینه ارش جان
https://sites.google.com/site/kerdaar/seyedjikak
همه اینا بخاطر اینه که خدا خوابه
از دین برای سر کار گذاشتن مردم و اهداف خودشون همهیشه استفاده میکردن و الانم میکنن و بعداً هم این اتفاق خواهد افتاد
خدا هم تا اونجا که من میدونم از خواب بیدار نمیشه چون مرده خیلی وقت پیش
o.O
...
دمت گرم
دمش گرم
دم ما هم گرم
😁
VoTe
V
بسیار جالب:دی