روایت دزد و نابینا

Day 2,582, 11:32 Published in Iran Iran by DEATH KNIGHT4

روايت است يك روز يه دزد با يك نابينا يك كاسه آلوچه خريدند و با هم قرار گذاشتند ٢تا٢تا بخورند تا تموم بشه. وسط كار نابينا مچ دزد رو گرفت و به او گفت :مرتيكه چرا تو مشت مشت ميخوري ؟ دزد گفت : تو كه نابينايي از كجا متوجه شدي كه من مشت مشت ميخورم؟
نابينا گفت: از آنجا كه من ٤ تا ٤ تا ميخورم و تو صدات در نمياد...!