زیر باران باید رفت

Day 2,200, 02:54 Published in Iran Russia by Shayan Rmz
به نام ایزد پاک

خوب 4 ماهی از آخرین مقالم میگذشت، مدیا هم داره بی مقاله میشه :دی
یکمم دلم از زندگی آدمیزادی و قانونای الکی انسانیت پر بود
گفتم یه چیزی بنویسم هم خالی شم هم شاید دو سه نفری حال کنن
دیگه تهش اینه، نه؟



من نمي‌دانم
که چرا مي‌گويند: اسب حيوان نجيبي است، کبوتر زيباست.
و چرا در قفس هيچ کسي کرکس نيست.
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد.
چشم‌ها را بايد شست ، جور ديگر بايد ديد.
واژه‌ها را بايد شست.
واژه بايد خود باد، واژه بايد خود باران باشد.
چترها را بايد بست.
زير باران بايد رفت

سهراب سپهری



زیاد به شعر نو علاقه ندارم
ولی نمیشه همه رو با یه چوب زد 😉

تا دیدار بعد
بدرود