سرزمین دزدها
DEATH KNIGHT4
شاید خیلی از شما این داستان رو خونده باشید اما میدونم خوندن دوبارش خالی از لطف
نیست
سرزميني بود که همه ي مردمش دزد بودند.
شب ها هر کسي شاه کليد و چراغ دستي دزدانش را بر مي داشت و مي رفت به دزدي خانه ي همسايه اش. در سپيده ي سحر باز مي گشت، به اين انتظار که خانه ي خودش هم غارت شده باشد.
و چنين بود که رابطه ي همه با هم خوب بود و کسي هم از قاعده نافرماني نمي کرد.
اين از آن مي دزديد و آن از ديگري و همين طور تا آخر و آخري هم از اولي. خريد و فروش در آن سرزمين کلاهبرداري بود، هم فروشنده و هم خريدار سر هم کلاه مي گذاشتند. دولت، سازمان جنايتکاراني بود که مردم را غارت مي کرد و مردم هم فکري نداشتند جز کلاه گذاشتن سر دولت. چنين بود که زندگي بي هيچ کم و کاستي جريان داشت و غني و فقيري وجود نداشت.
ناگهان ـ کسي نمي داند چگونه ـ در آن سرزمين آدم درستي پيدا شد. شب ها به جاي برداشتن کيسه و چراغ دستي و بيرون زدن از خانه، در خانه مي ماند تا سيگار بکشد و رمان بخواند.
دزد ها مي آمدند و مي ديدند چراغ روشن است و راهشان را مي گرفتند و مي رفتند.
زماني گذشت. بايد براي او روشن مي شد که مختار است زندگي اش را بکند و چيزي ندزدد، اما اين دليل نمي شود چوب لاي چرخ ديگران بگذارد. به ازاي هر شبي که او در خانه مي ماند، خانواده اي در صبح فردا ناني بر سفره نداشت.
مرد خوب در برابر اين دليل، پاسخي نداشت. شب ها از خانه بيرون مي زد و سحر به خانه بر مي گشت، اما به دزدي نمي رفت. آدم درستي بود و کاريش نمي شد کرد. مي رفت و روي پُل مي ايستاد و بر گذر آب در زير آن مي نگريست. باز مي گشت و مي ديد که خانه اش غارت شده است.
يک هفته نگذشت که مرد خوب در خانه ي خالي اش نشسته بود، بي غذا و پشيزي پول.
اما اين را بگوئيم که گناه از خودش بود. رفتار او قواعد جامعه را به هم ريخته بود. مي گذاشت که از او بدزدند و خود چيزي نمي دزديد. در اين صورت هميشه کسي بود که سپيده ي سحر به خانه مي آمد و خانه اش را دست نخورده مي يافت.
خانه اي که مرد خوب بايد غارتش مي کرد. چنين شد که آناني که غارت نشده بودند، پس از زماني ثروت اندوختند و ديگر حال و حوصله ي به دزدي رفتن را نداشتند و از سوي ديگر آناني که براي دزدي به خانه ي مرد خوب مي آمدند، چيزي نمي يافتند و فقير تر مي شدند. در اين زمان ثروتمند ها نيز عادت کردند که شبانه به روي پل بروند و گذر آب را در زير آن تماشا کنند. و اين کار جامعه را بي بند و بست تر کرد، زيرا خيلي ها غني و خيلي ها فقير شدند.
حالا براي غني ها روشن شده بود که اگر شب ها به روي پل بروند، فقير خواهند شد. فکري به سرشان زد: بگذار به فقير ها پول بدهيم تا براي ما به دزدي بروند. قرار داد ها تنظيم شد، دستمزد و درصد تعيين شد. و البته دزد ـ که هميشه دزد خواهد ماند ـ مي کوشد تا کلاهبرداري کند. اما مثل پيش غني ها غني تر و فقير ها فقير تر شدند.
بعضي از غني ها آنقدر غني شدند که ديگر نياز نداشتند دزدي کنند يا بگذارند کسي برايشان بدزدد تا ثروتمند باقي بمانند. اما همين که دست از دزدي بر مي داشتند، فقير مي شدند، زيرا فقيران از آنان مي دزديدند. بعد شروع کردند به پول دادن به فقير تر ها تا از ثروتشان در برابر فقير ها نگهباني کنند. پليس به وجود آمد و زندان را ساختند.
و چنين بود که چند سالي پس از ظهور مرد خوب، ديگر حرفي از دزديدن و دزديده شدن در ميان نبود، بلکه تنها از فقير و غني سخن گفته مي شد. در حاليکه همه شان هنوز دزد بودند.
مرد خوب، نمونه ي منحصر به فرد بود و خيلي زود از گرسنگي در گذشت.
Comments
اول
تو زشتی این 1000 بار من به تو شیرینی نمیدممم
برو از زنم بگیر تو آمریکاست
خخخخخخخخخ
شیرینی نوموخوام
مقاله قشنگی بود
خب شیرینیشو بده به من
میخواستم بزنم پیکان 3 دیدم خز شده😁
حتما همه دوستان با خوندن این رمان فهمیدند که اون مرد خوب کسی نبود جز امام بیگ.ام دامة الشوکة
عالی بود
مرسی آرین
o7
ووت
حالم بد شد با اون عکسه :دی
یه دیقه تصور کن خودت اونجا باشی 🙂))
اتفاقا دیدمش یاد تو افتادم اون موقع که بن شدی😁
من قلبم تیر خورد اونموقع نه نشیمن گزم :دی
حالا شیرینی بده تا دردش کمتر شه 🙂))
Successfully transferred 20 item(s) to Princes.Persia.
جالب بود
حال و روز این روزهای ماست
V
خوب بود
فدای تو دکی
ماجرایه این روزایه ایریپ
آرش نخوابیا 4.5 انقلاب
فعلا هستم ولی چشام داره سنگین میشه
v 14
مرسی
فدای شما آقا پویان
خدا نکنه داشم 🙂
اوه اوه
دردم گرفت
کیان نگران نباش حسین اعتراف کرده خودش بوده
خوبه دردم برطرف شد :دی
کی میاد واسه من دزدی بکنه حالا؟ 😛
اگه درصد خوب بدین من هم میتونم برم جای شما دزدی 😛
مالک یه بار دیگه همه عکسارو با دقت نگاه کن بعد تصمیم بگیر
من فکر کردم دزدی قانونی هستش تو این شهر دگه، نگفتی که غیرقانونیه خوب :P
قانونی که هست ولی حادثه اجتناب ناپذیره😁
v ,
perfetto signore ir leo ,questo giornale un ottimo qualita 😃
جان؟
ho detto che il suo giornale e stato meglio
آها بله چشاتون قشنگ میبینه آقا شما لطف داری
prego ,grazie a lei
o>
😐
😕
عالی بود ...
voted o/
Vote
اینارو ول کن بگو اون عکس واقعی بود رفت داخلش؟
از یه زاویه دیگه هم دارم عکسه رو آره واقعیه
خخخخخخخخخخخخخخخخ
اون عکسم بزا
یعنی اون اونجا چجوری شده اونجوری شده؟
من فکر کنم یا فتوشاپه یا من یقرا فاتحـــــــــه مع الصلوات
خیلی خوب بود. ممنون
رای
وت
به اعتقاد مسخره ی من از گشنگی بمیر ولی از دیوار بالا نرو و نظم و کاسه کوزه ی همشونو بزن به هم :دی
پیمان تو اونی که مرد:دی
خدایم بیامرزد :دی