زبانِ نگاه

Day 2,771, 04:24 Published in Iran Turkey by sorena131
نشود فاش کسي، آنچه ميان من و توست
تا اشارات نظر، نامه رسان من و توست

گوش کن با لب خاموش سخن مي گويم
پاسخم گو به نگاهي که زبان من و توست

روزگاري شد و کس، مرد ره عشق نديد
حاليا چشم جهاني نگران من و توست

گرچه در خلوت راز دل ما، کس نرسيد
همه جا زمزمه ي عشق نهان من و توست

گو بهار دل و جان باش و خزان باش، ارنه
اي بسا باغ و بهاران که خزان من و توست

اين همه قصه ي فردوس و تمناي بهشت
گفت و گوئي و خيالي ز جهان من و توست

نقش ما گو ننگارند به ديباچه ي عقل
هرکجا نامه ي عشق است، نشان من و توست

سايه زاتشکده ي ماست، فروغ مه و مهر
وه از اين آتش روشن که به جان من و توست





از اینجا می‌تونید این ترانه‌ی زیبا رو دانلود کنید :
Your text to link here...