من و فانتزیام :D

Day 2,731, 02:55 Published in Iran Iran by Mr.joker98
با سلام عرض همه دوستان عزیز
🙂
.
تو این مقاله می خواستم یهویی یه دسته از فانتزیامو براتون بگم
شاید خوشتون اومد
.
سکانس اول:فانتزی در دبیرستان
یکی از فانتزیام این بود که سرکلاس هندسه باشم
(خدا نیاره یه سال میبره تموم شه 😐)
بعد یهوی عراق به شهرمون حمله کنه
(مرز 15 کیلومتری مونه 😐)
ما تو مدرسه سنگر بگیریم با کلاشو اینا
یکی از در مدرسه بیاد داخل منم عین فیلم های اکشن آمریکایی خودمو روی زمین پرت کنم(از اینا هست که سر میخورن رو زمین)بعد با کلاش یارو رو سوراخ کنم
😐

.
سکانس دوم:بازگشت به خانه در زمان جنگ
یکی دیگه از فانتزیام این بود وقتی دارم برمیگردم خونه یهویی بر اثر خون ریزی بیهوش شم
(تو سکانس اول گلوله خوردم)

.
.
.
سکانس سه : بیمارستان
در ادامه فانتزی بالا...
تو بیمارستان وقتی به هوش اومدم کسی دورو برم نبود
از جام بلند میشدم و یهو یاد فیلم واکینگ درد میوفتادم
بعد ترس وجودمو میگرفتو منم وجودشو میگرفتم
کلا یه سلام احوال پرسی میکردیم
😐

.
.
سکانس چهار: فرار از بیمارستان
بعد کمی دقت متوجه میشدم که نه خیر
واقعا واکینگ دد شده
😐
با ملافه روی تخت بیمارستان یه طناب درست میکردم و میبستمش به تخت پیش به سوی پایین
وسط راه که می رسیدم هم کنار پنجره بالا هم پایین کلی زامبی ایستاده و ملافه رو پاره میکردنو منم سقوط میکردم
🙁

.
سکانس پنج: مرگ یه زندگی
.
درحال سقوط همینکه میوفتادم رو پیاده رو سکلاس هندسه از خواب بیدار شمو ببینم که کلاس تموم شده
.
.
.
.
با تچکر
.
Mr.joker
.

.
[img]http://www.grandtheftwiki.com/images/Flag_of_Iran.svg[/img]
.
.