نتیجه اخلاقی

Day 2,587, 06:23 Published in Serbia Iran by Mafia Prince



با سلام درود خدمت دوستان خوبم

یه اتفاق جالب واسم افتاد گفتم تعریف کنم شاید برای شما هم مورد مشابهی رُخ داده باشه

دیشب خیلی گرفته و ناراحت بودم...آخه به یکی از دوستان بدهکار بودم و امروز باید بدهی رو صاف میکردم
یه مقدار تانک برای فروش گذاشتم اما فروش نرفت...یعنی یه عده مفت خور پیشنهاد 5.9 و حداکثر 6 میدادند
روم هم نمیشد از کسی قرض بگیرم...خیلی مسخره است قرض رو با قرض دادن


توی همین فکر ها بودم که هی دگمه ی ساب انقلاب چشمک میزد و شیطون در گوشم وزوز میکرد که ساپ کن ســـــــاپ کن
به خودم گفتم من پول کم دارم اونوقت 1000 سی سی هم الکی به باد بدم که چی!!
اما شیطان ول کن نبود و هی میگفت : ســاپ کن من خیرت رو می خوام
باز به خودم گفتم: گوش به حرف این عوضی نده چون مطمئن بودم انقلاب پیروز هم نمیشه
من بگو شیطان بگو بالاخره گوشام دراز شد و دکمه ی ساپ انقلاب رو زدم و 1000 سی سی پرید 🙁

هویجوری مات و مبهوت داشتم صفحه رو نگاه میکردم که کی انقلاب شروع میشه که دیدیم یه جنگ کو خرکی گذاشته اونم از نوع خر قبرسی
منم حدود 800-900 انرژی داشتم
چشمام رو بستم و فایت زدم انرژیم که تموم شد دقت کردم دیدم حدود 2200 سی سی گیرم اومده
اگه بخاطر نتیجه ی اون انقلاب بیدار نمی موندم کو رو نمی دیدم و پولی گیرم نمیومد

قرضم رو دادم و با خیال راحت رفتم خوابیدم
امروز که اومدم دیدم اون انقلاب شروع شده و انگار گرد مُرده هم پاشیدن توی اون جنگ ، طوری که آمریکا بدون هیچ فایتی به 750 رسیده بود

منم آستینا رو بالا زدم و با حدود 7 میل دمیج 5 تا بی اچ گرفتم توی 3 راند....یعنی 2 راند رو هر دو طرف جنگ رو بی اچ گرفتم

هیچوقت شیطان رو دست کم نگیرید
کارایی که شیطان تا حالا واسه من کرده هیچ خدایی نکرده
بارها شده خواستم به یه گدا پول بدم اما هر چی جیبهام رو گشتم یه دونه سکه 25 تومنی هم پیدا نشده اما هر دفعه خواستم یه خلافی بکنم مثلا مشروب بخورم انگار تمام دنیا دست به دست هم دادند که جور بشه

می دونم باورش سخته اما یه بار یکی از دوستان اصرار داشت بریم مشروب بگیریم و هر چی بهونه آوردم هی اصرار میکرد...تاالکی گفتم نه پول داریم نه من حال دارم بریم بخریم ؛ این حرفا رو داشتیم توی تاکسی میزدیم که راننده دست کرد توی داشبورد و یه شیشه مشروب درآورد و گفت این رو ببرید انگار قسمت شما بوده من مشروب رو امروز خریدم که با دوستام بریم شمال اما برنامه بهم خورده
یه نصیحت برادرانه هم کرد که : هیچوقت برنامه ی عیشتون رو بخاطر پول نداشتن بهم نزنید
...""خدا روزی رسونه""!!!!!

نتیجه ی اخلاقی: به پدر و مادر خود نیکی کنید..نمی دونم چه ربطی داشت شما نیکی کنید ضرر نمی کنید


حالا که زحمت کشیدید و خوندید یه معرفت هم نشون بدید و دکمه ی ساب و وت رو فشار بدید

********
راستی تا یادم نرفته هرکی هم کامنت بزاره واسش یه شیرینی ناقابل میفرستم
کوچیک بودن شیرینی رو به بزرگی خودتون ببخشید



به دستور وزارت بی فرهنگا
هر گونه فحش و
توهین و
اسپم و
بی ادبی و غیره
مجاز است


این عکسا رو هم ببینید ...می دونم خوشحال میشید مخصوصا بخاطر اون "گاد فادر" لعنتی








شاد و سلامت باشید o7




آپدیت
اینم یه عکس از وقتی بابا کوچک بود 😃
(عکسی از کذشته های این اکانت) 🙂