تکرار یک خاطره تلخ

Day 2,274, 14:43 • Published in Iran Italy • by Nuke Boy
به نام نامی یزدان پاک
سلام به همه دوستای خوبم

تقریبا یک سالی میشه که تو این بازی هستم.هیچ وقت مقاله ندادم و حالا حالا ها هم قصدشو نداشتم تا اینکه مطلبی به گوشم خورد که به فکر افتادم این مقاله رو بنویسم

حتما شما هم شنیدین به تازگی گروهک تروریستی جیش العدل پنج سرباز مرزبانی ایران روبه گروگان گرفتن

راستش نمی دونم چرا وقتی اسم سرباز میاد و این خبرا رو میشنوم دلم می لرزه.

شاید به خاطر اینه که تجربه ی از دست دادن هم خدمتی رو اونم تو آخرین روز خدمتش دارم.
هنوز اون بعد از ظهر نحس که خبر فوت شدنش رو آوردن یادمه.
هنوز تصویر بچه ها که جلوی ساختمون فرماندهی زانوهاشونو بغل کرده بودن و بی صدا گریه می کردن جلوی چشممه

خبر فوت یه سرباز واسه هم خدمتی هاش خیلی سخته.

و حالا شنیدن خبر گروگانگیری پنج سرباز مرزبانی دوباره خاطره ی اون روز رو برام زنده کرد
کاری به اینکه کی مقصره ندارم و متاسفانه کاری هم از دستم بر نمیاد جز اینکه مثل خیلی های دیگه براشون آرزوی سلامتی کنم و تو صفحه های اجتماعی مثل فیسبوک به جنبش های مردمی برای آزادی فرزندان بی گناه سرزمینم بپیوندم چون به گمونم الآن حال دل هم خدمتی هاشونو می دونم و البته فقط خدا از دل پدر و مادر هاشون خبر داره

از شما دوستان عزیزم هم می خوام به این جنبش ها بپیوندید تا شاید کمکی هر چند کوچک به آزادیشون کرده باشیم


امیدوارم دست خدا بر سر فرزندان میهنم باشه و به زودی زود آزادیشون رو با هم جشن بگیریم

https://www.facebook.com/pages/Free-iranian-soldiers/1376348395958941?ref=br_tf
سلامتی پنج کس:سرباز,سرباز,سرباز,سرباز,سرباز
حتی در شطرنج هم کسی به زدن سرباز افتخار نمی کند
فرزندان میهنم را آزاد کنید

تکرار یک خاطره تلخ
http://www.erepublik.com/en/article/-1-2372482/1/20