Hayuola - حقایق پنهان

Day 1,768, 10:08 Published in Iran Iran by hayuola

درود به همه کسانی که این مقاله را می خوانند.

==================
ویرایش
به علت سوالاتی که شد این بخش کوچک اضاف شد.
ارتش ما هیچ خصومت یا مشکلی با نمسیس نداره.
==================
با توجه به اینکه من دیگر در بازی نیستم.
قصدم مقاله زدن نبود، ولی با دیدن شات ها و نامه های مرتضی (مستر) صبر کردم که ایشان همه صحبت های خود را بکند و در آخر من مقاله را بزنم تا مخاطبان خود تصمیم بگیرند.

در پی اتفاقاتی که احتمالا اکثریت جمعیت ایران متوجه آن شده اند:

چند ماه پیش با کمی تفاوت در اصل داستانی که تا به اینجا از مرتضی عزیز شنیده اید ارتشی ایجاد شد که در واقع از ادغام سه ارتش مبارزان آزادی، پرشن گلف و لویال نایت ها به وجود آمد. ابتدا می خواستم داستان چگونگی ایجاد ارتش را تعریف کنم ولی گفتم چه بهتر که داستان خاتمه را شرح دهم که بسیاری از رمز و رموز داستان ساخت را خود خوانندگان فهیم خواهند فهمید.

مرتضی عزیز هجمه ای از تبلیغات منفی را علیه شخص من، خشایار و نهایتا تک تک اعضای ارتش مبارزان آزادی سابق چه در نامه های خصوصی و چه در شات ها شروع کرد. بگذریم که چندی از شات های ایشان نشان از تفکر پدرخواندگیش برای ایران دارد (آنجا که دم زد از اینکه این ارتش وجودش و برتریش به خاطر حضور ایشان بوده با آوردن عکسی که دمیج ارتش کاهش یافته بود!) ولی حیف که ایشان فراموش کرده دوره ی پدرخواندگی و ریش سفیدی گذشته و امروز هر انسان به اندازه ی دیگری حق و درک و حق درک دارد. بگذریم …

در اینجا با مدرک و سند، و نه از روی بازی با احساسات دیگران آن هم در جایی که شخص مورد بحث حضور ندارد! جریانات بررسی می شوند.

مرتضی عزیز، علت خروج خود از ارتش جدیدالتاسیس را بی نظمی و خودسری اعضای مبارزان آزادی می داند و همه جا گفته است که این ارتش گروکشی کرده اند و فرماندهی را از آن خود دانسته اند. لیکن قضیه ی حقیقی شکل و شمایل دیگری دارد. از ابتدای تاسیس ارتش بنابر این بود که فرماندهی این ارتش به عهده ی مبارزان آزادی باشد (گرچه گزینه ی دیگری هم بود مبنی بر اینکه فرماندهی تغییر کند ولی نام مبارزان آزادی بماند) که جمیع نظرات قبول کردند و بنده فرمانده ی ارتش جدید شدم، بعد از اینکه تصمیم گرفتم بازی را ترک کنم، با نظر مثبت به خشایار فرماندهی را به ایشان منتقل کردم تا کارهای بعدی انجام شود. ایشان هم بر طبق عکس زیر در نامه ی فرماندهی اعلام کرد که نظر جمعی در مورد ایشان بیان و اگر کسی دیگر فرماندهی را می خواهد اعلام کند، من با زدن این نامه از طرف خشایار موافق نبودم و به او هم منتقل کردم چرا که نظر باید جمعی می بود لیکن در صحبتی با خشایار گفتم صبر کند تا نظر همه بیان شود و در صورت مخالفت جمعی ارتش را به کسی که نظرات بر روی اوست منتقل کند.




بعد از نامه ی خشایار، تنها کسی که از جمع ۶ نفره ستاد فرماندهی ارتش جدید پاسخ داد، مرتضی عزیز بود که اعلام کرده بود فرماندهی باید به ایشان منتقل شود با اینکه فرماندهی خشایار را قبول دارد! خشایار صحبتی با من کرد مبنی بر اینکه صبر کنیم تا بقیه اعلام نظر کنند و از من خواست تا آن زمان فرماندهی ارتش را دوباره در دست بگیرم تا شائبه ای مبنی بر اینکه خودسری انجام شده ایجاد نشود، ارتش را دوباره منتقل کرد و چند روزی صبر کردیم ولی با اینکه در نامه ی اول تاکید خشایار بر پاسخ سریع بود هیچ صحبتی از جانب دیگران نشد و بر طبق روال عادی و عمومی که سکوت نشانه ی امتناع از نظر است، رای دیگران را ممتنع گرفتم و با توجه به اینکه مرتضی و خشایار حق رای نداشتند به دلیل اینکه خود کاندید فرماندهی بودند، با نظر مثبت من به خشایار عملا نظر شورا بر فرماندهی خشایار شد.




حالا مرتضی عزیز، آمده و از خودسری و اینکه باید شورا نظر میداده همه جا را به توپ تبلیغ منفی بسته. مرتضی عزیز، ۱۷ روز قبل خشایار نامه زد و درخواست نظر داد، نماینده ی خود شما در نامه ها بارها اعلام کرده که همیشه نامه ها را می خوانده بنابراین این را هم خوانده و نظری نداده، دیگران هم به همین شکل، نظر من هم بر خشایار بوده، آیا غیر از این است که در این رای گیری خشایار بر شما پیروز شده و طبق همیشه که دوستان بعد از شکست به جای همکاری با پیروز به کار شکنی مشغول میشوند، نه تنها کارشکنی شروع کردی و با کار ضد اخلاقی خود حتی به افراد ارتش های پرشن گلف و مبارزان آزادی هم نامه ی دعوت به خروج زدی بلکه با هجمه ی شات و نامه های تبلیغاتی خود ارتش مبارزان آزادی سابق، اعزای آن و … را زیر دست خود وانمود کردی! و خود را زمامدار همه آنها گرفتی و خروج خود را شکست حتمی همه آنها!

هدف ما ارتش اول ایران شدن بود، و هدف شما فرمانده ی اول ایران شدن! هدف ما پر و پا دادن به اعضا بود و هدف شما پر و پا گرفتن از اعضا! هدف ما کار شورایی بود و هدف شما نظر مثبت شورایی روی خودت.
دوست عزیز من، تا زمانی که هدفت شخصی باشد هیچوقت با هیچ ارتشی به هیچ کجا نخواهی رسید.

در این بازی برخی افراد برای رسیدن به هدفشون از هر راهی عبور می کنند، حتی اگر به ضرر دیگران باشه، برخی هم ناخواسته دنبال این افراد می افتند، در نهایت هم در مسیر هدف بلند پروازانه ی خود گم می شوند و می سوزند.

همه آزادند در کامنت ها بحث کنند و همه آزادند فکر کنند و نتیجه گیری کنند.

درود بر ایران عزیز

هیولا
فرمانده ی سابق ارتش الیت ایران