فتح نامه

Day 2,976, 15:23 Published in Iran Israel by Red SP Goat
فتح نامه

بزد جارچی چپ و راست جار و جار
شده دشمنه ترک ما هاره هار

دوباره شکست است او عهد را
و خرسند که مینوشداین شهد را

بخواهد همه خاک ما بی کم و کاستی
بدو گفته اند سرزمینی که تو خواستی

بود لقمه ای بس بزرگ بر دهان
چه بهتر که قسمت شود در نهان

شدش ترکیه هم نبرد با یار غار
همان قبرس و گرجی نابکار

که با هم زنیم هر سه بر خفته شیر
که ترسند و لرزند گردآوران دلیر

اگر بشنوند نام ارباب ترک
بریزد ز روی بدن پشم و کرک

ز ایرانیان نیست هیچ اتحاد
که هستند هر یک در احزاب باد

سپس سر به سر همداستان شدند
اتک دادن و روی خندان شدند

که ایران شود حذف و بعدش شویم
همه فول بونس رو سوی هند و چین

* * *

ز ایران بگویم سخن با تو من
که مرد و زن و کودک پیل تن

نشستند و با غصه خوردند که آه
همه حذف گردیم به ناهید و ماه

مقاله و شات های پی در پی
همه آماده باش بود ، ولی امید ، کو؟؟ کی؟؟

چه شات ها و چه مقاله های کمک کمک
که قبرس و گرجی و ترکی باهم، ایران تک ؟؟؟

که یا بترس و بلرز و حذف شو باز
و یا بایست و بجنگ و خودت رو نباز

به این که بابا ترکیه است و ما فقط ایران !!!
به این که چرا دوباره شود خانمان ویران ؟؟؟

به این که ما ضعیفم و او چند برابر ما
که ما ته اش ده ایم ، ولی ترک ها صد ها

به این که بایستیم و یا باز هم تسلیم؟؟
که یک مرد گفت : از برای زر و سیم

دهم هر چه دارم برای این ایران
به دنیا نباشم تا ببینمش ویران

یکی شد یکا ها ، همه دست ها گره
همه شمشیر بردست ، سینه چون زره

بفریاد گفتند که ای دشمن خوش خیال
منم پور رودابه ، از نسل زال

همه سر به سر تن به کشتن دهیم
همه زنده ، کشور به دشمن دهیم؟؟؟

همه مردم شهر لشگر شدند
چه از دشمن و دوست، با هم برادر شدند

شدند هم قسم از برای دفاع
ز احزاب بسته ، رهای رها

گروهی برعهده گرفتند هر شست و شو
که سی سی بشورند و تیر اش کنند بر عدو

گروهی دگر زحمت ریپ و پورت
که ادمین ندیده نشسته به شورت ؟؟؟

گروهی بزد نامه بر این بر آن
که این شماره حساب را لدفن بخوان

نداریم ما پول ، پس نداریم یار
بریز پول بر کارت و برگیر بار

یکی شد نفوذی، ستون پنجمی
که احسان همان پرشین استومی

شده وارده شعر، چو فردوس توس
نویسنده بود، شاعری از چه روست ؟؟؟

خلاصه بخوردند قسم بر زمین بر زمان
که آرام نگیریم در هیچ مکان

شروع شد ، بکردند جنگهای سخت
نذاشتند که ترکان نشینند به تخت

سپس جنگ بازگشت از دپرسی
دو صد خر فرود آمد از قبرسی

که بنشسته بودند در استان ما
و شد در چرا ، او به بستان ما

به در کندنش شد روان کار ما
که صربی بود متحد ، یار ما

درید ارمنستان را گرجی ، چو گرگ
که کرد ارمنی شورشی بس بزرگ

و گرجی گرفتار ، در کار خویش
شدش ترکیه دامنش ریش ریش

بفهمید نیست این تو بمیری از آن
که هر باره میاوردی اش در میان

شدش شهر اول سقوط شهر دوم چو برف
همین مانده بود، آبرویی که رفت؟؟؟

نشستند و خود را بیاراستند
که از هر طرف خواستند ، ناستند

و در جنگ بعدی نشد کنترل برکنند
که ایرانیان را توقف کنند

که بالا گرفت جنگ در مرمره
و سردار ایران همان آرش ارمنه

به فریاد گفت رو به ترکانه شیر
میان ما فقط حکم کند شمشیر

برون کرد شمشیر و رو به میدان شد
که ترک از حرکتش گیج و هیران شد

عیان گفت پیری به لشگر چو وی را بدید
که ایران به هر جا که خواهد ، رسید

فراوان بخورد تیر آرش ، نپیچید روی
سپس پاک کرد روی از خون و خوی

بزد نعره ای ، بس خروشید و گفت
که من یک تنم گر شما جفت جفت

اگر بر من زنید صدها هزار تیر
واگر قلبم دوتا گردد به شمشیر

که مردانی بیایند از پی من
بگیریم مرمره با بانگ تکبیر

همه هم صدا تکبیر گویان شدند
ز حرف های آرش فروزان شدند

بتاختند سوی ترکه پر دردسر
بریختند از لشگرش بال و پر

بلند شد ز هر کوی و برزن ندا
که (الله و اکبر) بود یار ما

بدین گونه شد میخ او اینچنین
به دامان کفار فرو در زمین

سپس از سر خستگی بر دو زانو فتاد
و شمشیر در خاک دشمن نهاد

عصا کرد شمشیر و بعد تکیه کرد
که لشگر از آن حرکتش گریه کرد

به یاران چنین گفت سرداره سر
نذارید دشمن شود با خبر

به یکباره جان داد و ادمین گرفت
که هر کس خبر را شنید از شگرف

بیامد سوی لشگر و یار شد
و در هر نبرد رمز، دادار شد

دریدند از هر جناح لشگر اغنیار
که دیگر نداریم چیزی برای قمار

شدش حذف آن ترکیه ، در دو روز جان بداد
تو گویی که اصلا ز مادر نزاد

سپس جشن و شور و شراب
بپا شد سراسر ز حذف عذاب

همه هم قسم متحد پشت ، پشت
بمانند انگشت های هر دو مشت

بخوردند قسم به اتحاد آرش و احسان
دو دشمن سابق ، به وقت جنگ هم پیمان

قسم به اندورس ها و وت های با هم
به کمک هایی که میگفت: هستیم ما هم

قسم به ارتشی که ترک رو کرد قهوه ای
به فایتری که بدو گفتند: تو هم حاضری؟؟؟

قسم به لحظه ای که بلند شد و برخواست
قسم به لشگری که هنوز پا برجاست

قسم به شوق شهادت، به راه این میهن
قسم به یک صدا شدنه حرف های تو و من

قسم به پرچم سه رنگ، قسم بر این خاک
نداشته باشیم از ترک هرگز باک

به حذفی کشیم که نباشد در آن درزی
تا گذارد احترام به تمامیت عرضی

نبندیم دگرباره با او هیچ پیمان
که میشکند باز در عیان و نهان

و انتقامی بگیریم از گرجی سخت
که موش ندواند باز آن بدبخت

بمانیم ما هم قسم متحد یکصدا
که نتوان شکست دشمنی پشت ما



پایان


* * *


پ ن : برای چاپ این مقاله از ترکیه تو ایران 15 گلد هزینه کردم و ممکنه به قرارداد نرسم پس لدفن وت و شات فراموش نشه

You have accepted 10.00 Gold from roozebarani .
You have accepted 10.00 Gold from arash iran 5.
You have accepted 5.00 Gold from lovelymoho.
You have accepted 2.00 Gold from 90 General.
You have accepted 2.00 Gold from mamali aryaee.
You have accepted 2.00 Gold from SIay3R.
You have accepted 2.00 Gold from Dead Walker.
You have accepted 2.00 Gold from arash iran 5.
You have accepted 1.00 Gold from Nader.ImmOrtal.
You have accepted 1.00 Gold from virtualPersia.
You have accepted 1.00 Gold from arhangellord.
You have accepted 1.00 Gold from THE.Grimm .
ایران جاوید
ایرانی سرافراز
احسان
2976 روز
1394/10/22
02:58