داستان گرگ و الاغ و شیر

Day 2,782, 12:35 Published in Iran Argentina by Simon.NS

میگن یه روز الاغ داشت میچرید. گرگ دید و اومد باهاش سر صحبت رو باز کنه که بهش نزدیک بشه و شکارش کنه!! از همون دور گفت به به چه علفهای سبزی! الاغ جواب داد که این علفها آبیه و سبز نیست! خلاصه بحثشون بالا گرفت و رفتن پیش جناب شیر که حکمیت کنه! شیر بلافاصله دستور داد گرگ رو زندانی کنن!!! بقیه اعتراض کردن که گرگ راست میگه و الاغ داره پرت و پلا میگه!! شیر جواب داد: درسته که گرگ راست میگه، اما نباید با الاغ بحث میکرد!! نکته رو گرفتی؟ با الاغ بحث نکن! حالا اگه دیدی کار داره به جاهای باریک میکشه و باید جوابی بدی، سعی کن با هر الاغی بحث نکنی!!!

حکایت این روزهای ما آدمهاست! این روزها عقل در جایگاه جناب شیر دستور میده با هر الاغی بحث نکنیم!!!

حضرات به خودشون نگیرن! این مخاطبش خاصه! عده قلیلی میدونن دلیل این داستان که گفتم چیه!!!

موید باشید!!