اتحاد بی سابقه

Day 618, 03:15 Published in Iran Iran by amin.khan

روزنامه ایران فلج رو با کامنتاش تاما خونده بودم داشتم فکر می کردم که این افزایش جمعیت چقدر مهمه همه هم دارن دارن توش اهتمام می ورزن تو چندین حرکت جهادی می خوان کل کشور رو بکشن تو بازی تو همین فکر بودم که یه صدایی بهم گفت کی داره تلاش می کنه گفتک لول بالایی ها دیگه گفت کجا گفتم همه جا تو مقاله هاشون تو کامنتاشون تو مصاحبه هاشون همه دارن همه صحبت افزایش جمعیت یا به قول خارجکی ها بیبی بوم رو می کنن دارن تمام مقاله هاشون هم به همین خاطره معلوم که تو فضای سیاسی کشور حضور فعال نداری دیگه
گفت اره راست می گی بعد اون قضیه شب شعر شب افتابی چی بود
گفتم اون یه دونه برا ابهام زدایی بود
گفت اون قضیه اذربایجان عذر خواهیو پذیرش و عدم پذیرش و... چی بود گفتم اون شایعه بود
گفت پس قضیه این ایران فلج این اخر چیه گفتم دیدی که می خوان اب رو زلال کنن
گفت کامنتای زیرش گفتم عجب ادم نفهی هستی دیدی که بحث تخصیصی رابطه افزایش جمعیت با کشور گشای بود گفت پس این بحثی که تو این مقاله ها راجبه اینکه تو تو سرور بتا تو شب افتابی دماغت رو انگشت کردی خاب توهم تو سرور الفا با پای چپ رفتی مسترا برا ارتقا مشکلات بهداشتی ایران مجازیه گفتم این فضولی ها به تو نیومده تو اصلا کی بدنیا اومدی اصلا لولت چنده پس دهنت رو ببند هنوز مقدمات بازی رو بلد نیستی همین جا بخواب تا به لول حداقل 45 برسی بعد از اسمون مبانی سیاست رو تو بازی یادبگیری این بحث برا تازه واردا نیست فقط اونایی که اونای که بین روز -273 تا +21 بدنیا اومدن می دونن تازه تو زمان گنده هم نبودی که ما این همه سرزمین گرفتیم صحبت کشورگشایی می کنی پس تو هیچی نمی فهمی
گفت تو خودت اون زمان لول چند بودی عصبانی شدم گفت اصلا من از پیشکسوت به دنیا اومدم به تو هیچ ربطی نداره دوست نداری از فردا بازی نکن به سلامت تازه وارد به جای اینکه به فکر افزایش جمعیت باشی تو کار بزرگ دخالت می کنی تو فقط بیا تو کارخونم کار کن برا موقع جنگ تمرین کن انتخابات هم به من رای بده هر کی اوردی تو بهم بگو ازت تشکر کنم
گفت چرا جو گرفتت تو مگه کارخونه داری اصلا خوبه ما باهم اومدیم که
سرم رو خاروندم گفتم هون به هر حال افزایش جمعیت که به من ربط داره الان من می خواستم اونجا کامنت بزارم افشاری کنم که تو سرور گاما اون یه بار تو صحن علنیه مجلس بندش کفشش باز بود نزاشتی وقتم رو گرفتی گفت به قول یه نفری مشکل کشور ما اینه مشکل کشور ما موی سر بچه های ماست دولت باید بیاد اقتصاد سامان بده (با لحن دوست عزیز خوانده شود) گفتم چی می گی گفت منظورم این بود باید بیان برا افزایش جمعیت یه کاری بکنن گفتم یه ساعت دارم می گم که دارن این کار می کنن
گفت مشکل لینک و...حرفش رو بریدم گفتم اون که لینک کار نمی کنه یا ایمیل به دستشون نمی رسه یا یه اینکه ویکی سایت هنوز کاملا فارسی نشده مهمه یا اینکه ما اطرافیانمون رو بشناسیم با المینیوم و اورانیوم اشنا بشیم

دیدم سرش رو انداخته پایین می گه حقا که در تاریکی اشکار بودم شماید لول بزرگاید که حقا می توانید این مملکت رو دست بگیرید ولی داخل پرانتز تو چه زود بزرگ شدی اومدم یه فحش اب نکشیده نسارش کنم که دیدم داداشم می گه امین چرا مثل دیونه ها با خودت حرف می زنی پاشو برو دنبال درست