پرواز رو تو معنایی اگه یه لحظه به خودآیی

Day 1,956, 10:37 Published in Iran Iran by aziz khane mokri

یک، دو، سه … آزمایش میکنیم
یک، دو، سه … صدای منو دارین ؟
خوب خیر مقدم عرض میکنم خدمت تمام سروران خودم
تمام عزیزانی که قدم رنجه فرمودند با وجود مشغله کاریشون، مشکلات زندگی، وضعیت اقتصادی، شرایط روحیشون
بالاخره اونایی که خسته اند از وضع موجود، اونایی که ناامیدن از بهتر شدن اوضاع، اونایی که میگن دیگه فایده نداره و ترجیح میدادن نباشن این روزا
اونایی که اصلا مهم نیست واسشون کی میاد و کی میره و چی سر مردم میاد، اونایی که انقدر تو فکر نون شبشونن که نمیفهمن حتی اگه از تو کوچه صدای بمب بیاد
اونایی که صبح تا شب دنبال یکی میگردن که تقصیرارو گردنش بندازن، اونایی که نشستن کنار تا بقیه این خرابه رو بسازن
این فرهنگ خرابی که هممون تو خراب شدنش دست داریم، حرف امروز و دیروز نیست ما خیلی وقته که امتحانامونو پس دادیم یا شاید فقط فرصت ها رو از دست دادیم
آره فرصت ها رو از دست دادیم چون خمار سه جورافیونیم، شناختن این افیونا کمترین چیزیه که به خودمون مدیونیم

افیون اول سیاسته چون فکر می کنیم درد ما فقط شکل حکومته، نه آقا جون این طرز فکر دیگه نم کشیده، دشمن فکرت رطوبته 🙂
سلطنتی، جمهوری، اصلاحات، چی و چی، ما هم این وسطه خر شدیم، صد جور حکومت اومده و رفته اما ما هنوز همون مردمیم
همشون هم واسه مردم میان بالا و آخرش همین مردم گشنن، همیشه با همین سیاست بازیا اعتمادو تو مردم کشتن
جوری خمار این افیون شدیم که فکر می کنیم همه مشکلاتمون سیاسیه، که از لولوی دیکتاتوری باید در بریم و آرامشمون تو بغل دمکراسیه
دموکراسی که فقط اسمشو قشنگ میگیم اما این باعث شده از رسمش عقب بمونیم، تو خونه هامون به هم ظلم می کنیم اما تو خیابونا شعار میدیم و دنبال حقمونیم
نمیدونم یا همه وطنو کردن گوشت قربونی یا من دارم میشم دیوانه، جلوی چشمم یه ویرونه است و از هر طرف تو گوشم آهنگ ای ایرانه

افیون دوم اقتصاده چون فکر می کنیم با پول همه چی حله، همه دردمون میشه اینکه واسه یه لقمه نون بیشتر بزنیم سر و کله
حروم و حلالش هم مهم نیست چون انگار شخصیت اجتماعی هر کسی به پولشه، هر کسی جیباشو دو دستی چسبیده و زندگی پر از حرص و طمعش رو کولشه
خمار افیون اقتصاد شدیم چون تیتر بزرگ روزنامه هامون نرخ ارز و دلاره، هر کی فکر شکم خودشه و زن و بچه اش و کاری به هیچی دیگه نداره
پول که شد همه آرزوت دیگه در کلاسها بسته و در دکونا باز میشه، تمام رویای یه جوون یه خونه و یه ماشین و یه حقوق چندرغاز میشه

افیون سوم میتونه دین باشه واسه اونا که تمام هم و غمشون دین ستیزی یا دینداریه، یه سری تو تنور دین نون می پزن و یه سری نونشون تو بیزاریه
یه سری خوشبختی رو فقط تو دینداری میدونن و سنگ دینو به سینه میزنن، یه سری همه بدبختیامونو از همین میدونن و زیرآب هر چی دینه میزنن
بدبختی های ما از هر چی باشه من بتون میگم از این نیست، این دینی که سرش همه به جون هم افتادیم که اصلا دین نیست
دین هم مثل اقتصاد و سیاست ازش افیونی درست شده که واسه سرگرم کردن ماست، که حواسمون پرت بشه از مسئولیت اصلی که بر گردن ماست

اینو قبلا هم گفتم وظیفه اصلی من و تو خدایی کردن رو زمینه، اما تا وقتی سر قدرت و پول و مذهب دعوا کنیم وضعمون همینه
خدایی کردن یعنی قدرت خلق یه دنیای بهتر، یعنی آگاهی، یعنی قابلیت تغییر، یعنی حق انتخاب ،یعنی تسخیر تمام قوانین، یعنی بر هم زدن تقدیر
خدایی کردن یعنی تکه تکه بودن اما حرکت جمعی به سمت یکی شدن و تکامل، زمین گذاشتن بار قضاوتها و کینه ها و دشمنی ها واسه نگه داشتن تعادل
یعنی به خودمون بیایم و به جای اینکه تقصیرها رو گردن هر چیزی بندازیم، جایگاه و مسئولیتمونو در این دنیا بشناسیم و شروع کنیم این فرهنگ خرابو بسازیم
جایگاهی که شکل حکومتها، طبقه بندی های اجتماعی و اقتصادی، و نوع دین و مذهب، ما رو ازاون دور کرده، حقیقت رو نمیبینیم چون این بهونه ها چشامونو کور کرده



پس هر دین و مذهبی که داری ،از هر طبقه اجتماعی که هستی، زیر پرچم هر حکومتی که زندگی میکنی، از هر جای این دنیا که هستی
اگه مادری و خونه دار با بچه های زیاد، اگه پدر زحمتکشی که صبح میره شب میاد
اگه کلات پس معرکه است یا فکر میکنی زرنگی، اگه مرفه بیدردی یا مرتب می لنگی
اگه کارگر، معلمی، یا استادیار دانشگاه، اگه بازیگری، برج سازی ، یا حسابدار فروشگاه
دانشجو، باز نشسته، راننده تاکسی، ، مدیرعامل، دست فروش، خواننده، واکسی
مسلمون، زرتشتی، مسیحی یا بهایی، یا نه اصلا اگه از بیخ منکر خدایی
محافظه کاری یا طرفدار اصلاحات، چپی راستی میانه رو سلطنت طلب، دموکرات
آزاد شو از این زندونا تو که از جنس خدایی، پرواز رو تو معنایی اگه یه لحظه به خودآیی