صدای مردم عادی به گوش چه کسانی باید برسد

Day 1,384, 00:16 • Published in Iran Iran • by Ahura Mazda

با عرض سلام و درود فراوان به همه دوستان

این بار در این مقاله نه نقد میخوام بکنم و نه منظورم با کس خاصی هست

فقط کمبودهایی که احساس میکنم وجود داره رو میخوام بگم

با توجه به شرایط بحرانی که در کشور حاکم هست و با توجه به مقاله وزارت دفاع چین که توسط یکی از دوستان ترجمه شده بود و نتایجی که بدست اومد، بعد از جنگ متحد چین در مقابل مجارها که به کمک همین چینیها در این جنگ پیروز شدنند، نوبت به ایران خواهد رسید که باید با تمام قوا در مقابل ارتشهای چین مقاوت کنیم که اگر قرار باشه ما بدون برنامه بجنگیم مسلما هیچ پیروزی بدست نمیاریم.

اما حرف من چیز دیگه ای هست، اگر به پروفایل من و اکثر دوستان تازه وارد مراجعه کنید، متوجه میشوید که ما فقط یک شهروند عادی در کنار شما هستیم که قدرت نظامی چندانی نداریم و تعداد این جور آدمها کم هم نیست و مسلما این گونه به نظر خواهد رسید که ما در مقابل اکثر افرادی که در ارتشی خاص مشغول خدمت هستند هیچی نیستیم.

همانطور که همه میدونیم شرط پیروزی در با هم بودن خلاصه میشه نه در من بودن، این نکته ای هست که چینی ها به خوبی اون رو درک کردن، در مقاله ای که از طرف چینی ها زده شده بود به خوبی میشد به این قضیه پی برد که چه هماهنگی بزرگی بین خودشون به وجود اوردن و از ریز درشت دارن برای کشور خودشون میجنگن، این جمله اونها به شدت خود نمایی میکرد که گفته بودن تمام مردم عادی در 15 دقیقه اول بزنن و حتما میدونید که حتی اونها رو هم تجهیز کردن.

من درخواستم از تمام ابر قدرتهای ایران این هست، که تا اونجایی که در توانشون هست ما مردم عادی رو هم تجهیز کنن تا بتونیم در چند دقیقه اول هر جنگ برای ایران بزنیم، چون در صورت عدم تجهیز ما در روز فقط یک بار متونیم برای ایران بجنگیم و بعد از اون عملا دیگه توانایی جنگیدن به علت نداشتن پول یا غذا نداریم.

همانطور که گفتم تعداد اینجور افراد در ایران کم نیست، اجازه بدید یه مثال بزنم: مثال (خودم رو هم میزنم چون با رنکینگ من تو ایران زیاد هست) من به طور متوسط در هر زور 29 کیلو تخریب دارم که اگر فرض کنیم فقط 25 نفر در ابتدای هر جنگ بزنه میشه تخریبی معادل 725 کیلو که فکر کنم برای بالا بردن دیوار در ابتدای جنگ کافی باشه و بعد از اون دیگه نگهداشتن دیوار به عهده ارتشها میوفته، و یا بر عکس این قضیه یعنی ارتشها دیوار رو مثبت کنن و بعد نگهداشتن دیوار به عهده ما بیوفته. من فکر میکنم یکی از دلایل مهمی که ما نمیتونیم در اکثر مواقع دیوار مثبت رو نگهداریم اینه که یه نفر میاد دیوار رو مثبت میکنه ولی بعد از اون دیگه کسی نیست که بجنگه و مجددا دیوار به سمت منفی شدن پیش میره یا یکهو همه اقدام به جنگیدن میکنن که شاید در یک ساعت اولیه بازی قابل توجه باشه ولی بعد از اون...

ما بار ها شاهد این قضیه بودیم که با یک هماهنگی خوب چه طوری تونستیم نتیجه رو به نفع خودمون تغییر بدیم.

در آخر خاطر نشان میکنم که این نوشته ها در حد یک پیشنهاد بوده و هیچگونه قصدی در نوشتن این مقاله نداشتم.

با تشکر از همه دوستان.

هماهنگی در یک کار تیمی به پیروزی منجر خواهد شد