وزارت امور خارجه - روزهای کلیدی آینده

Day 904, 07:32 Published in Iran Serbia by Ministry of Foreign Affairs IR


وزارت امور خارجه


تاریخ : روز 903ایریپابلکی
آینده ما





سلام.

بخش اول - شفاف سازی
می خواستم توضیح مختصری از راهی که کشور در آن قدم برداشته بدهم چون دانستن حق مردم است. قبل از آن می خواستم توصیحاتی درباره انتقادات و نظرات جناب خشایار دو بدهم, تا بیشتر با طریقه کارکرد وزارت امور خارجه در دوران من آشنا باشید. همانطور که در این چند روزه مشاهده کردید, شیوه مدیریت من بر دستگاه دیپلماسی کشور, مدیریت شفاف است که تقریبا همه چیز را با ملت در میان می گذارم, و برای همین این توضیحات را لازم می دانم بشنوید.

در اول می خواهم بگویم من به شدت از همه نوع انتقاد استقبال می کنم و شدیدا طرفدار گفتگو هستم, چون معتقد هستم که در این بازی عقل جمعی > عقل فردی. حالا هر چقدر هم فرد مهم و باتجربه باشه, قطعا نظر جمع مردم درست تر و کامل تر است. در این چند روزه شما مشاهده کردید که اتفاقات زیادی در امور خارجه افتاد, از مقاله اول من درباره گفتمان ملی در مورد نقش ایران و جایگاهی که برای خود می بینیم
http://www.erepublik.com/en/article/-1-1354300/1/20
, تا مقاله ای که خطاب به مردم هند نوشته شده بود
http://www.erepublik.com/en/article/a-new-beginning-for-iran-and-india-1359852/1/20
و اخیرا هم توضیحاتی که در مورد اتفاقات در فینکس افتاده بود .
http://www.erepublik.com/en/article/-1-1361229/1/20">http://www.erepublik.com/en/article/-1-1361229/1/20
برای اطلاع دوستان باید بگویم یکی از شرایطی که برای عهده دار شدن این وزارت خانه شدم این بود که تصمیم داشتم دیپلماسی فعال داشته باشم, یعنی با همه صحبت کنم و همه گزینه ها را برای ایران باز نگه دارم. در همین راستا هم مقاله ای در هند زدم برای دعوت به گفتگو, که با استقبال بسیار خوب از طرف شهروندان هندی مواجه شد و حتی باعث شد که چند تن از قدیمی های آنها نسبت که منافع ما ( که در مقطع فعلی خارج کردن آمریکا از منطقه است) همدردی و توافق کنند. اگر دوست دارید می توانید آن مقاله را مشاهده کنید و کامنتهای شهروندان هندی را ببینید که گفتند دوست دارند آمریکا از هند خارج شود. این را هم می توانید مشاهده کنید که با همین مقاله, براحتی موفق شدیم که اتحاد محکم بین هند و آمریکا را کمی شل کنیم.

حالا می رسیم به انتقاد دوستم خشایار دو. ایشان غیر مستقیم اشاره کردند که این تصمیم عجولانه بوده و از سر احساسات. در جواب این موضوع من دو نکته را باید بگویم. من اصلا برای همین کار آمدم, یعنی برای این آمدم که با هند گفتگو کنم. زمانی هم که عهده دار این مسئولیت شدم این جزو شرطهایم بود. حالا کاری که 2 هفته اس که در موردش بحث کردیم و صحبت روش شده, چطور می تواند احساساتی باشد؟ برخلاف نظر ایشان من معتقد هستم که کاملا عقلانی پیش رفتیم. دوست دارم بدانم کدام کامنت یا حرف از طرف هندی ها دیده شده که نشانی از این بوده که ایران ترسیده؟ برای دفاع از این نظر هم, به کامنتها مراجعه کنید, این مدارک من است که برخلاف نظر ایشان, هیچ جا کسی همچین حرفی نزده است. باز اگر به نظر شما دوستان و هموطنان, مقاله دادن و بحث کردن نشانه ترس است, باید اعتراف کنم که من با شما هم عقیده نیستم , از نظر من حرف زدن نشانه ترسیدن نیست. اینقدر از دستگاه دیپلماتیک اطمینان دارم که بتواند از منافع ما دفاع کند.

انتقاد دیگری هم که این دوست عزیزمان به آن اشاره کرد آن بود که معتقد بودند که چون ما رومانی را تحریم تجاری کردیم, آنها به سوی آسیا آمدند. به نظر من, این تحلیل غلط است. دو دلیل هم می آورم, یکی اقتصادی دیگری تاریخی. اقتصادی آن ساده است, ایران و رومانی که کلا تجارتی ندارند و آن کار تنها جنبه جنگ روانی دارد, مثال همان کاری که کرواسی انجام می دهد. حالا آیا این تحلیل که رومانی حاضر می شود برای کشوری که کلا هیچ مناسبات تجاری ندارد بیاید و بالای پنج هزار گلد خرج کند که تازه به دروازه آن برسید به نظر منطقی می آید؟ به نظر من که نیست. البته باز تاکید می کنم, من واقعا می خواهم که شما نکات را یادآوری کنید, من فقط نظر خودم را می گویم و بعد دوست دارم دوباره نظرات شما دوستان را در پایین بشنوم که ببینم اگر حرفم غلطه, اصلاحش کنم. دلیل دومی که می آورم تاریخی است. مگر دفعه قبل که رومانی به سمت آسیا آمد و به چند قدمی ایران رسید, ایران تحریمش کرده بود؟ اصلا مگر با آنها جنگیده بودیم؟ جواب هردوی اینها خیر است و به نظر من, این نشان از آن دارد که آمدن رومانی به آسیا صرفا به خاطر گرفتن منطقه بالای آهن است.

سرآخر, باز تاکید می کنم از شما خواهش می کنم این مقاله را این طوری برداشت نکنید که انتقاد نکنید, واقعا معتقد هستم باید در کنار هم با همفکری برای آینده تصمیم گرفت. فقط خواهشی که دارم این است که واقعا برای کشور تلاش کنید و نه برای شخص. خیلی راحت است که ادعا کنم من همه چیز را می دانستم و می دانستم که فینکس بد/خوب است و باید به حرفهایم گوش می دادید و غیره. دانستن کافی نیست, باید بتوانیم با منطق از آن پشتیبانی کنیم و دیگران را قانع. نهایتا همه ما تلاش می کنیم برای پیشرفت کشور, و امکان هم دارد در همه موارد با هم هم عقیده نباشیم, ولی اینو باید بپذیریم که اصل کشوره و نه شخص. کسی که مدعی می شود که همه چیز را از قبل می دانسته و ملت باید به حرفش گوش کنند به نظر من این نکته را فراموش کرده و فکر می کند اصل شخص است, چون با تخریب دیگران می تواند خود را کمی بالا ببرد.

اینها توضیحات کوتاهی بود که دوست داشتم کلی بدم. به جز مواردی که مستقیما گفتم, خطابم به کس خاصی نبود. باز اگر به نظرتان حرف نامعقولی می زنم, به من گوشزد کنید تا تصحیح کنم. ولی مطمئن باشید کسی که این همه دنبال گفتگو است, تصمیماتش را براساس خرد جمعی می گیرد و نه احساس. البته این برای خود ملت است که نظر بدهند.


بخش دوم - آینده
همانطور که قبلا هم گفتم, ما نیاز به این داریم که بتوانیم با هم در مورد آینده کشور گفتگو کنیم. در همین راستا, از مقالاتی که در چند روز گذشته نوشته شده است در مورد اتحادیه و جایگاه مان را مطالعه کردم. متاسفانه بیشتر آنها از جنبه های عقلانی استفاده نکرده بودند و احساساتی بودند. باید بگویم که بعنوان وزیر امور خارجه, آنچه را که بعنوان صلاح کشور می دانم این است که اجازه دهیم فضا دوباره عقلانی شود. یعنی بحث کنیم, صحبت کنیم, فکر کنیم. با مقالات احساسی نمی توانیم جایگاه مان را در دنیا بهتر کنیم. در همین راستا من می خواهم بگویم که هر آزادی با خودش مسئولیتی می آورد. درست است که ما آزاد هستیم علیه فینکس یا ادن مقاله بدهیم, ولی باید بپذیریم که اگر یک وقت جنگی شد و بعد فینکس از ما حمایت نکرد نمی توانیم سر آنها غر بزنیم. هر کاری عواقبی دارد خلاصه. فقط می خواهم از شما به این موضوع فکر کنید و مقاله تان را چاپ می کنید.

نکته دوم و بسیار مهم در مورد جریانات چند روز آینده است. تحلیلی که فعلا در وزارت امور خارجه با آن پیش می رویم این است که کشور رومانی بعد از سقوط هلیون یانک می خواهد به آسیا بیاید و یکی از سه منطقه کارناتاکا, هلیون یانگ یا لیونانگ را از آن خودش کند, که برای این کار مجبور است از ایران رد شود. ما دو گزینه خواهیم داشت, اگر به آن روز برسیم (مطمئن باشید داریم با فینکس در مورد این صحبت می کنیم که نگذاریم به آنجا برسد و امکان دارد کلا اتفاق دیگری بیافتد در چند روز آینده) ولی اگر به این روز رسیدیم یا باید مقابل رومانی بایستیم یا اجازه دهیم از خاک ما رد شوند. زیاد هم نمی توانیم روی کمک فینکس حساب کنیم, چون تحلیل ما این است که همزمان با حمله به ما, به لیونگ یانگ و مجارستان مرکزی, لیمبوبو آرژانتین و شمال برزیل حمله می کنند, اگر تا آن موقع فتح نکرده باشند. بنابراین, ما به احتمال زیاد در مقابل رومانی یک به یک خواهیم شد. همانطور که گفتم ما دو راه داریم. راه اول این است که با رومانی ساخت و باخت کنیم و اجازه دهیم از مرز ما رد شوند. به شخصه باید بگویم که تا زمانی که من وزیر امور خارجه هستم با این گزینه هیچ وقت موافقت نمی کنم, و اگر نیاز باشد به این کار از سمت خودم استعفا می دهم. گزینه دوم اما گزینه ای است که ایده آل من است, و آن این است که همگی به منطقه شمال غربی ایران برویم, و درحالی که پشتمان به دیوار هست و کسی نیست که از ما حمایت کند, درسی به رومانی بدهیم که دیگر هیچ وقت به آسیا فکر نکند. یا می بریم یا می بازیم, ولی طوری می جنگیم که به خودمان افتخار کنیم.

در این موارد هم دوست دارم نظرات شما را بشنوم. آماده روزهای سخت باشید, و به همین منظور طلا و ریال خود را ذخیره کنید و الکی خرج تبلیغات تو بازی و ... را ندهید. با تحلیل ما, یک بار ببریم, بار دوم می توانیم با ام پی پی های مان آنها را بیرون کنیم, چون هم پیمانانمان آزاد می شوند. اگر هم ببازیم, لااقل طوری می بازیم که کشور رومانی مجبور شود اینقدر خرج کند که نتواند به زودی کمر راست کند و البته باید آماده این باشیم که کشور را از نوع بسازیم. فقط تنها خواهش من این است که بگذارید فضای عقلانی بر کشور حکم فرما بماند.

ممنون
گرگ پیر