دولت سه روزه چه كرد ----sobhan toto

Day 988, 05:49 • Published in Iran Slovenia • by Kaleee


ناله مرغ اسیر این همه بهر وطن است

مسلک مرغ گرفتار قفس همچو من است

همت از باد سحر می طلبم گر ببرد

خبر از من به رفیقی که به طرف چمن است

آن کسی را که در این ملک سلیمان کردیم

ملت امروز یقین کرد که او اهرمن است

فکری ای هموطنان در ره آزادی خویش

بنمایید که هرکس نکند مثل من است

خانه ای کو شود از دست اجانب آباد

ز اشک ویران کنش آن خانه که بیت الحزن است

جامه ای کو نشود غرق به خون بهر وطن

بدر آن جامه که ننگ تن و کم از کفن است




این مقاله سبحان توتو میباشد به علت اینکه وی پی ان نداشت وبا اولترا وصل میشد از من خواست براش چاپ کنم
لطفا دعواهای شخصی خودمون رو در مقاله بعدی ادامه دهیم:دی




با سلام

شعار:اتحاد براي هميشه

لطفا وت بديد
خداي فكر مي كنم تو اين وقت كم نسبتا بد كار نكردم

گفتم در مورد اين سه روز يك چيزاي رو بنويسم مردم هم بدونن چه خبره و ايران هنوز زندست
قضيه از اين قرار بود كه من ديگه كمتر انلاين مي شدم كه يك روزبيرون از خونه بودم كه بهم زنگ زدن كه جوكر ايمپچ شده و برگرد به بازي
منم برگشتم و اول اعلام حضور كردم و بعدشم تيم دولت رو دادم با وجود اينكه مي خواستم خيلي بيشتر باشه ولي نشد
من اول با شعار اتحاد اومدم وسط و البته موندم
شيوه رياست جمهوريمم با همه فرق مي كنه چون من به شيوه مديريتي اعتقاد دارم تا تجربه ديديد كه تجربه چي كار كرد خلاصه مهم نظر

اكثريت و من فقط همين برام مهمه
رئيس جمهور بايد بدونه كه چجوري از بين نظرخودش و مردم و مجلس و . . . يك تصميم خوب بگيره

قضيه بيمارستان
خلاصه اومديمو قضيه بيمارستان بود كه مثل اينكه تو مجلس به ما يك مختصات دادن و گفتن كه بيمارستان سيستان رو بزنيم و اينكه جوكر مي

خواسته بيمارستان بزنه نمي دونم چجوري بنا برده تو اب بيمارستان زده
خلاصه تيم دولت از ساعت 3 ظهر تا 9 شب متداوم بررسي مي كرد و از مردم و اساتيد نظر خواهي كرديم و در اخر هم يك تاپيك در فروم ايجاد

شد كه اقا همه گفتن بيمارستان نزنيم بهتره و ما هم موافقت كرديم و نتيجه اين شد كه با پول مردم بازي نكنيم


فنيكس
روز بعد قضيه فنيكس شد كه به من گفتن كه جوكر كمك يا همون هزينه فنيكس رو پرداخت نكرده و هر روز هم 50 درصد جريمه بهمون تعلق

مي گيره اين شد كه من و ترو انزو مذاكراتمون رو شرو كرديم كه خوش بختانه جريمه رو بخشيدن
متاسفانه هيچ ارگ دولت دست من نبود براي همين از مجلس خواستيم پول رو پرداخت كنه و پس از كش مكش هاي انجام شد
و يك تعامل خوب و عالي با فنيكس داشتيم

و برتين چيزي كه نسيب ايران شد شناخت يك افرادي بود كه بدليل همون شعار بالا اسمشون رو نمي گم چون قراره ديگه همه با هم رفيق

باشيم وجود من براي 3 روز شايد يكم مسخره بود ولي تو همين سه روز كارهاي انجام شد كه ارزش حضور داشت
همه ديديد كه تجربه براي رياست جمهوري مهم نيست ديديد كه چيزي كه مهمه نوع فكر رئيس جمهوره
من با يك نوع تفكر جديد اومدم كه مديريتي بود گفتن تو تجربت كمه گفتم من قراره مديريت كنم نه خودم همه كارهارو با هم انجام بدم
اميدوارم رئيس جمهوراي بعدي هم با اين تفكر بيان وسط
راستش اين چند روز حضورم خيلي حس خوبي داشتم و دليلش نمي دونم چي بود شايد احساس ارامش كردم براي اولين بار توي ايران
با توجه به مشكلات خيلي زيادي كه داشتم (افتادن چند درس و تمرين براي كنسرت و مشكلات شديد خانوادگي و . . .) به بازي برگشتم كه هيچ

منتي بر سر كسي نيست فقط خواستم مردم بدونن اينجا براي ايران اومديم وسط و بايد تا اخر باشيم من مي مونم حتي تا زماني كه 1 نفر

انلايني داشته باشيم

همينجا به همه التماس مي كنم تا جايي كه مي تونن با رئيس جمهور بعدي همكاري كنن و الكي ايراد نگيرن
با توجه به همون شعار بالا براي هميشه بيايد با هم دوست باشيم جون خودتون يكم كوتاه بياد اقاي اتيلا خان وپژمان و . . .همه و همه