صادرات امری غیر ممکن؟

Day 1,143, 16:48 Published in Iran Israel by Red SP Goat

افزایش صادرات امکان پذیر یا غیر ممکن؟
شاید بشه گفت خیلی از دوره ها رئیس جمهور ها به فکر اقتصاد پویا با قدرت صادرات بودن و یکی از دغدغه های وزرای اقتصاد بوده .
رسیدن به این درجه از تولید که آمادگی صادرات خوب داشته باشیم دو عامل اکتسابی و یک عامل انتسابی هست .
انتسابی: از بد شانسی کشور ایران در ایرپابیک حذف منبع غنی گندم بود و وجود منبع غنی نفت که بسیار و بسیار کم درآمد تر هست نسبت به منابع دیگه. البته همواره در سیاست های ادمین شاهد این بودیم که تلاش شده به نوعی این منبع رو هم با ارزش جلوه بده ولی تا کنون "چندان" موفق نبوده.
اکتسابی: 1. جمعیت کارمند مناسب : در ایران متاسفانه بعد از فیلتر شدن سایت رشد جمعیت به شدت کاهش پیدا کرد که اثراتش رو میشه تو بازار کار دید از کارخانه دارانی که باید روز ها به دنبال کارمند ایده آل خودشون رو پیدا کنن. البته راه حل نبود جمعیت رو با کارگر های مولتی خیلی ها حل کردن ولی کارخانه داران زیادی هستن که ترجیح میدن ریسک بن شدن رو نکنند
2.تولید بیش از مصرف : تو دوره ی لایا رو مثال میزنم ما پتانسیل صادرات گندم رو داشتیم (که الان دیگه وجود نداره) ولی میزان تقاضا بیش از تولید بود که در یه دوره ی سه روزه قیمت گندم و فود رفت بالا که بعد از اون موفق به کاهش نرخ شدیم با هدایت تقریبی کارمندان به کارخانه های گندم . به هر حال منظور روشن کردن منظور از زیاد بودن تولید و راه کار اون با جمعیت حتی کم بود. در کل مفهوم اقتصادیش رو میگن" مازاد تولید به تقاضای داخلی"



و اما مسئله ای که برخی کاندیدا ها (خواهشا" فرا جناحی فکر کنید چون از هر حزبی کاندیدا ها این موضوع رو اشاره کردن) در تبلیغات انتخاباتی ازش استفاده میکنن رو به نظرم درست نیست بحث بازار ارز! نمیدونم شاید من اشتباه برداشت میکنم . تصور میکنم کاندیدا ها وقتی به بازار ارز اشاره میکن به نوعی در مورد کنترل و اهمیت اون کم لطفی میکنن.
ببینید جواب این سوال که چرا وزرای اقتصاد همواره عنایت ویژه ای به بازار ارز داشتن و از رو چه اساسی نرخ رو تعیین میکنن درون همین مسئله صادرات و واردات هست .
واضح تر بخوام بگم مثلا" ارزش ارزی یک کشور وقتی کاهش پیدا میکنه نسبت به گلد در بازی نشانگر سیاست صادراتی و آماده کردن بستر صادر کننده ها هست و زمانی که نرخ ارز کشوری بالا میره بیانگر سیاست وارداتی و لزوم وارداتی (به نوعی تشویق واردات) هست حالا اگر بین این دو مورد و میانگین نرخ جهانی تعادلی رو پیدا کنیم میتونیم بازار ارز فعال و در گردشی داشته باشیم که نشون میده کشور اقتصاد فرا مرزی فعالی داره.
در مورد مسئله واردات هم اگر سیاست بازار باز رو در پیش بگیریم "به همراه صادرات فعال" موجب ازدیاد طلای در گردش میشه که اگر کشوری در هر دو بخش تعادل ایجاد کنه واقعا تونسته "تا حد زیادی" موفق عمل کنه تو امور کلی وزارت ولی بحث واردات و مزایا های اون رو بیشتر باز نمیکنم



پی نوشت: مقاله تحلیلی بود فقط!

هاسمیک!