مصاحبه ای تازه با عضوی قدیمی...بخش دوم

Day 1,099, 08:05 Published in Iran Iran by Persian Elite
» خوب، بیخیال بحث شیرین مولتی :دی ، گفتی که اطلاعات داغ و به روز از ایران و جهان داشتی، این اطلاعات رو چطوری بدست می آوردی؟
راه های مختلفی بود، من روزنامه های تاپ دنیا و همچنین روزنامه های وزارت دفاع هاشون و خیلی روزنامه های دیگه رو مشترک شده بودم و هر روز می خوندم از طرفی هر روز دقت می کردم که چه اتفاقاتی توی دنیا می افته، جنگ ها کجاست، کجا ها مولتی بازی می شه، کجاها انتخاباتش کمه، یعنی کم رأی می دن و می شه پی تی او کرد. کجا می شه از آب گل آلود ماهی گرفت و کجا باید احساس خطر کرد. جاسوس داشتم، مشاور داشتم و خیلی کارهای دیگه... ؛

» ارتباطت با وزارت امور خارجه چطوری بود؟ اعتقاد خیلی از دولت مرد های ما این بوده که اطلاعات برون مرزی در حیطه عملکرد وزارت امور خارجه و سفراش هست، نظر تو چیه؟
به نظر من اطلاعات، مثل یک وزارت خونه منفعل و ساکت باید عمل کنه، کاری که خودم کردم و نه تنها دیگران نمی دونستن ما داریم چی کار می کنیم، بلکه حتّی خود اعضا هم توی وزارت خونه من همدیگه رو نمی شناختن :دی. رئیس جمهور فعلی ما یکی از بر و بچّه های تیم من بود :دی. به نظرم وزارت خارجه باید از راه دیپلماسی وارد بشه و روابط دیپلماتیک اما اطلاعات همون طوری که گفتم باید آماده باشه که از فرصت ها استفاده کنه به هر طریقی که شده.

» خوب خوب خوب، باشه قبول، وزارت مخوف اطلاعات :دی، اگر خودت جای یکی از کارمند هات بودی حاضر بودی با خودت کار کنی؟
من آره، چون هیجانش رو دوست داشتم.
» بگذریم، مقاله جدیدت نشون می ده که هنوز هم در جریان خیلی از رویداد های جهانی هستی، شاید یک اعلام حضور فوق العاده بود،

هنوز هم با جدیت سابق اطلاعات کشور ها رو دنبال می کنی؟
با جدیت سابق که نه، چون راستش وقتی دیدم از اطلاعات من کسی اون طور که باید استفاده نمی کنه شل شدم ... مثلاً یک زمانی من به دولت پیشنهاد دادم که با اندونزی طرح دوستی بریزیم، اون موقع اندونزی، استرالیا رو درو کرده بود ولی به مشکلی بر خورده بود و اگه ما کمکشون می کردیم راحت می تونستیم تو تیتانیوم ایالت شمالی باهاشون شریک بشیم، ولی کسی گوش نداد، منم شل کردم. ولی این مقاله آخرم برای این بود که واقعاً مردم بدونن توی دنیا چه خبره و همین طور دولت و مجلس به ویژه این که الان بحث بلغارستان پیش اومده و حرف هایی در اون مورد باید زده بشه که شاید در مقاله بعدیم بهشون اشاره کنم.

» تا حالا به این فکر کردی که توی سیاست پر رنگ تر حضور داشته باشی؟
من به آینده فکر می کنم

» هممممم ، آینده .... می گن که گذشته چراغ راه آینده است، فکر می کنی رؤسای جمهور قبلی ایران توی هر بازه ای، چه ضعف عمده ای داشتن؟
به نظر من ضعف عمده اونها توی این بود که فرا تر از کشور ایران نمی تونستن فکر کنن، و حتّی خیلی هاشون که من از نزدیک باهاشون در ارتباط بوده و هستم از اخبار روز دنیا بی اطلاع هستن. در صورتی که خبری که امروز ممکنه شما بشنوید رو یک هفته قبل هم همیشه می شه فهمید و براش برنامه ریخت و در عرصه جهانی ابتکار عمل رو به دست گرفت. قبول دارم ما گلد نداریم، جمعیت نداریم و خیلی مشکلات داخلی داریم، ولی این خیلی بده که تمامیت ارضی کشورمون رو مدیون انفجار جمعیتی ترکیه باشیم، البته ترکیه کشور دوست و برادر ماست و ما هم همیشه بهشون کمک کردیم اما می تونستیم خیلی زود تر از اینکه یونان به مرز های ترکیه برسه جلوی این اتفاق رو بگیریم.

» مصاحبه داره خیلی طولانی می شه ... بخوایم سؤالات رو به حوضه های تخصصی دیگه ببریم، به خاطر سرانه بالای مطالعه :دی کسی دیگه نمی خونه :دی ، توی یک پاراگراف هر چیزی که فکر می کنی مهمه همه بدونن رو بگو.

بهتره که مردم 3 کار بکنن:
1) با هم جنگ و دعوا نکنن
2) هوای اونهایی که تازه وارد بازی می شن رو داشته باشن و هر کسی که اومد رو به چشم یک فرد قوی برای آینده ببینن و کمکش کنن تا به اون قدرت برسه
3) دید خودشون رو محدود به کشور نکنن و فکر نکن چون هیچی نداریم نمی تونیم کاری بکنیم، چون گاهی با گفتن یک جمله می شه یک جنگ راه انداخت و بیشترین منفعت رو ازش برد.

» از مصاحبه کردن باهات و شندین دیدگاه هات واقعاً لذت بردم، انشاالله بعداً در مورد حوضه های دیگه مزاحمتون می شیم :چشمک . موفق باشی مرد پشت صحنه