دنیای این روز های من...

Day 2,763, 12:59 Published in Iran Iran by Princess satan



گربه‌ها، یکی از شناسه‌های سکونت‌گاه‌های انسانی است؛ در هر شهر و دیاری که آنها شاداب‌تر و سالم‌تر به نظر آیند، می‌توانی عیاری بیابی برای سنجش سلامتی مردمی که در آن سکونتگاه زیست می‌کنند.

و هر چه گربه‌های شهر در هیبتی کثیف‌تر، نحیف‌تر، ترسوتر و معلول‌تر به چشم آیند، نشان از بیماری پنهان مردمانی دارد که در آن شهر روزگار می گذرانند.

و شوربختانه باید بپذیریم که حال و روز گربه‌های شهر ما، حال و روز خوبی نیست! هست؟
حال و روزی که گواهی می دهد باید نگران سلامت روانی خودمان باشیم که حتا توان تحمل و
مهربانی با مردم شهرمان را هم از دست داده‌ایم! نداده‌ایم؟

:باور کنید

شهری که در آن گربه‌هایش یک چشم باشند یا سرزمینی که در آن، دکل‌های فشار قوی برق، امن‌ترین مکان برای پلنگ‌هایش باشد، دچار ناپایداری شدید اجتماعی و تزلزل نگران‌کننده‌ی اخلاقی است.

آنچه که اغلب فراموش می کنیم, آن است که اگر میزان بیماری در بین مردمش افزایش یافت .است، این خود دلیل گویایی در عدم موفقیت مدیریت شهری در آن جامعه است

حکایت این روزگار را در این صفحات باید نوشت تا بماند یادگاری در آرشیو خاک خورده ای به روزگاری که در آن نه از روزنامه نشانی بماند و نه از نشریات کاغذی ... شاید به هزار سال بعد، باستانشناسی این سطرهای این عصر تنهایی را لای گنجه ای بیابد یا درون کیفی خاک گرفته و پوسیده ... ندانم