دوست داشتن

Day 2,475, 07:10 Published in Iran Iran by rdshryrsh

یک روز تو را از عمق قصه‌های هزار و یک شب بیرون می‌کشم
و به آرامی پای فنجان قهوه‌ام می‌نشانم
به تو می‌آموزم که چگونه از بعیدترین روزن قلبم وارد شوی
و در بهترین نقطه آن ساکن!

آنگاه تو را پنهان می‌کنم
پشت کوهی از تشبیه‌های شاعرانه
پشت انبوهی از قصه‌های عاشقانه
پشت غزل و قصیده
پشت کنایه و ایهام
چنان که هیچ چشم پرسشگری تو را نبیند
و هیچ دست مشتاقی به تو نرسد
من تو را دوست خواهم داشت
آرام و ممتد
ساکت و صبور
چنان که پادشاه، قصه‌های شهرزاد را ناتمام رها کند
و بهرام از هفت کوشک دل بکند
و شتابان به دیدار تو بیایند

من می‌توانم زیباترین ترکیب‌ها را کنار هم بچینم
و تو را در اوج غزلی زیبا بستایم
ببین! من عاشقت بودن را خوب بلدم!
دوست داشتنت را به من بسپار...