روز رستاخیز

Day 2,284, 13:05 • Published in Iran Iran • by Mr.joker98

امپراطوری ها و ابر قدرت ها نزد هم امدند و به مبارزه پرداختند
.
به ستیز کردن بر آویختند*****ز اکانت ها خون و خوی را فرو ریختند
بزد درست آستریا چو پیل مست*****برآورد سیریوس را ز جای و بنهاد پست
رومانی لشکری خون خوار بیاورد*****همی خواست از جهان کند سپین را دلت
به رومانی گفت ای خاک لهستان گیر***** سرمایه دار و قوی و نیرومند
رسم ما گونه ای دیگر است*****جز این باشد اصول اتحاد ما
کسی که با کشوری نبرد آورد*****و کشور دیگری را تجزیه کند
نخستین کشوری که شود تجزیه*****نباید شود دلت گرچه باشد به کین
دلیر جوان سر به گفتار پیر*****بداد و ببود این سخن دلپذیر
نقشه میکشید به یادش ببود*****از آن کشور که با آن نبرد آزمود
چون سپین از دست رومانی آزاد گشت*****کرد استعمار در کانادای پیر
خرامان برفت سوی آمریکای شمالی*****چنان چون دلت گشته باز جوید مرزها را
نفسی تازه کردو خود را تجهییز کرد***** به پیش سیریوس شد نخست
همی خواست دمیج و ان ای*****نبود آگه از نقشه رومانی
و از آمریکا چو شد سوی کمپ*****پر اندیشه بود و روح و روی سرخ
چو رومانی لهستان کش سپین را بدید*****کرد آماده تانک و لشکر خویش
چنین گفت که رسته از دست تجزیه*****کشور شده تصرف به دست رومانی دلیر
راند دوم کمپینگ گشت آغاز:
غمی بود سپین بزدی دمیج*****گرفت چند پون از آن جنگی پلنگ
خواست خم بیاورد پشت رومانی جوان*****زمانه بیامد نبودش شانس
ز پشت فرانسه زد خنجر در کمرش*****رومانی بداست که او هم نماند به زیر
چند کو پر قدرت بر کمپ بگذاشت*****کرد تخت آن دیوار سنگین
سپین به خود ببپیچیدو یکی آه کرد*****خود را از مرز اروپا جدا کرد
.
چو بشنید لهستان جریان جنگ را*****رفیوس کرد ام پی پی اش با ایران را
ان ای داد به ایران در آن زمان*****می خواست کند جنگ هم زمان
ایران سیاست دادی به خرج*****انقلابی کرد در چکو راه لهستان بست
یورشی برد به آلمان نازی*****کرد تصرف چند ایالت ز آن
از سوی دیگر در آسیا*****کرد دهن ترکیه را آسفالت تمام
به خود می پیمودو حواسش نبود*****به کشور هایی که با آنها نبرد آزمود
فردا شود روزی چون قیامت*****زیرا که داده اند ان ای این دشمنان
خدای کند رحم و مرحمت*****که فردا ایران ندهد ز دست استان زیاد
.
.
.
.
..
با تچکر
.
آقای جوکر
.
وت+ساب+شات