وزارت آموزش ، کش و قوس های اولیه مذاکرات

Day 2,885, 04:26 Published in Iran Iran by Albus




سلام خدمت همه دوستان عزیز



اول از همه ممنون بابت حرف های دلگرم کننده همتون تو مقاله قبلی ، وقتی کامنت هارو خوندم گفتم کاش از همون اول وزیر آموزشی چیزی میشدم ، الکی چندسال تلف کردیم فقط خائن شدیم قبلش :دی

تو مقاله قبلی یه قسمت از آداب کلی مذاکره های رسمی رو باهم بررسی کردیم ، به خاطر اینکه خواننده دلسرد نشه زیاد در مورد پیچیدگی های بعدی توضیح نمیدم اما واقعیت اینه که اینها قسمت های خیلی ساده و ابتدایی کار هستن ، پس اگه واقعا دوس دارین که بعدا تو این زمینه فعالیت کنین لطفا همه ی مقاله ی قبلی و این مقاله رو با دقت و زمانی که حوصله کامل داشتین مطالعه کنین





توی این مقاله میخوام یکی از قسمت های عنوان شده تو آرتیکل قبلی رو که اهمیت زیادی برای ایران توی این موقعیت ژئوپولتیک ارپابلیک داره بیشتر باز کنم


از اونجایی که اکثرا مذاکرات ما یا با ترکیه هست و یا با کشورهایی که به منطقه ایراسترایک (حمله هوایی) میدن ، بنابر این همیشه با طرفی قدرتمندتر از خودمون در عرصه نظامی روبرو هستیم


به همین دلیل موفاهای ایران هیچ چاره ای ندارن جز اینکه همیشه و همیشه نسبت به موفاها و مذاکره کننده های روبرو برتری داشته باشند و تو سیاست خارجی ببرند و ضعف نظامی رو جبران کنند ، وگرنه اگر توی هردو زمینه نظامی و سیاسی ضعیفتر از طرفمون عمل کنیم دیگه بار دوم و سوم کسی حتی پای میز هم نمیاد و میشیم هندی که بدون اجازه میشه تمام مناطقش رو گرفت بدون اینکه کسی اعتراضی بکنه





یکی از سیاست های اصلی که در این مواقع به درد میخوره همون ترسیم خطوط قرمز کذایی برای پوشش دادن به منافع واقعی هست
منتها این مورد به همون سادگی تعریفی که ازش ارائه شد نیست و ریزه کاری ها و پیچیدگی هایی داره که تو قسمت اول این متن سعی میکنم به صورت ساده اونهارو شرح بدم
چندمثال هم بعدش میارم تا موضوع بهتر توی ذهنمون حل بشه


تا اینجا (اگه مقاله قبلی رو خونده باشیم) میدونیم که چطوری منافع واقعی کشور رو با استفاده از خطوط قرمزی که برامون اهمیتی ندارند استتار کنیم
اما چیزی که الان باید بدونیم اینه که چطوری این خطوط قرمز کذایی برای حریف و رقیبمون هم قابل باور و قانع کننده باشه


ما نمیتونیم امتیازاتی رو به عنوان خطوط قرمز عنوان کنیم که ارزش زیادی نداشته باشند ، با معلول های ذهنی و خنگ ها مذاکره نمیکنیم و معمولا سیاست مدارهای هر دولتی تو این موارد نخبه هستند و فورا متوجه میشند
اما سوال اینجاست که اگه نمیتونیم امتیازات بی ارزش رو به عنوان خطوط قرمز کذایی عنوان کنیم پس مجبوریم موارد با ارزشتر رو استفاده کنیم که این هم مغایر با این مورد هست که در نقاط بن بست ازشون بگذریم ، کی حاضره بیاد و امتیازات با ارزش رو به حریفش بده؟ پس این چه جور بردی در سیاست هست؟





جواب در یک بررسی تخصصی پیش مذاکره بدست میاد که گاه ماه ها فرصت نیاز داره:
ترتیب بندی امتیازات مورد نیاز کشور بر اساس اون دوره زمانی و بازه سیاسی و اقتصادی

ما باید قبل از جلسه با تیم سیاسی خودمون بحث کنیم و تعیین کنیم که کدوم امتیازات مهمی در اون بازه زمانی که براش مذاکره میشه واقعا برای ما مهم هستند و کدوم یکی از اونها قابل چشم پوشی

دوتا مثال میزنم که هردو در جریانش هستید این روزها



در دنیای واقعی و مذاکرات هسته ای ، از تولید پلوتونیوم خالص یا 3.5 درصد برای 10 سال چشم پوشی میشه چون صنعت هسته ای هنوز در مرحله تولید انرژی و برق هسته ای داره تحقیق و سرمایه گذاری میکنه و عملا نیاز شدیدی برای این ماده وجود نداره

در حالی که اگه در مرحله بازفرآوری ایزوتوپ های فرّار تر بودیم در اون صورت پلوتونیوم اهمیت بیشتری نسبت به "اورانیوم با غلظت پایین" پیدا میکرد و میشد همزمان ازش برای مصارف انرژی و پزشکی استفاده کرد

پس ایران در برابر دریافت مرحله به مرحله اون تکنولوژی از خارج برای بازفرآوری ضایعات پلوتونیومی ، به اورانیوم رضایت داد تا 10 سال بعد که اون تکنولوژی رو کاملا بدست آورد و حساسیت ها کمتر شد به سمت این موضوع جدید بره





در خود بازی دو قرارداد مهم با ترکیه امضا شده که دوام بیشتری داشتند

قرار داد اولمون تنها چندروز دوام آورد

دومین قرارداد با ترکیه یا اولین قرارداد پایدار رو چندین سال پیش امضا کردیم که حدودا دو ماه بعد از قرارداد اول بود


در اون زمان به خاطر نفوذ ترکیه در اتحاد ایدن و مقاومت ما در برابر ترکیه و فحاشی دولتی هامون در مذاکرات رسمی با میانجیگری اتحاد ، کل اتحاد ما رو در فهرست سیاه خودشون قرار داده بودند و کسی اجازه نداشت با ما ام پی پی ببنده و کاملا منزوی شده بودیم (اگر اشتباه نکنم تنها دوتا ام پی پی با اوکراین و پاکستان داشتیم) البته دلایل دیگه ای هم درمیون بود



فرض کنیم همین الان در اون وضعیت هستیم ، بیاید باهم فکر کنیم که امتیازهای مهم تر برای ما چی هستند؟


اما به یک نکته دقت کنید ، کلمه "ما" در اینجا به عنوان کل ایران نیست ، "ما" در واقع مذاکره کننده هایی هستیم از دولت که این مسئولیت بر دوش ما گذاشته شده
پس علاوه بر بازخورد خارجی مجبور هستیم نظرات و بازخورد داخلی رو هم تامین کنیم و نمیتونیم فقط به مسائل خارجی فکر کنیم و بعدش بگیم که ما صلاح ایران رو انجام دادیم و اگر مردم نمیفهمن مشکل خودشونه


در این شرایط خارجی ها و مردم خودمون چی میخوان؟
خارجی ها ازمون انتظار دارن فورا با ترکیه صلح کنیم تا دیگه درگیری داخلی توی اتحاد وجود نداشته باشه و هر روز اتحاد مقابل و دشمن ترولشون نکنه که با متحدین خودتون میجنگید و علاوتا دمیج یکی از قدرتمندترین اعضاشون بی فایده از دست نره در حالی که شدیدا بهش نیاز دارند


مردم خودمون چه انتظاری دارند؟
مردم انتظار دارند که وقتی با غرور جلوی تجاوز تا آخرین قدرت و زور اکانتشون جنگیدند ، تسلیم رو نپذیرند و غرورشون خدشه دار نشه و بتونند بعد از صلح هم سرشون رو بالا بگیرند


منافع کشور چی هست؟
منافع کشور این هست که فورا دوباره به جمع اتحاد برگردیم و ام پی پی ها بسته شه و از انزوا خارج بشیم ، با دریافت اجاره از ترکیه خزانه آسیب دیده از جنگ باهاشون رو ترمیم کنیم و بیشتر از اون آلت دست ترول کشورهای رقیب و دشمن و صدمه دیدن هویت ایران نشیم






حالا بیاید به بند سازی برسیم ، بندهایی که قبل از هر مذاکره ای باید برای خودمون طرح کنیم تا بر اساس اونها بتونیم جلو بریم

برای هر یک از این خواسته ها دوتا بند طرح میکنیم ، یکی اصلی و دیگر جایزگین یا همون خطوط قرمز کذایی

همیشه سعی بر تصویب هردو بند یکسان اصلی و کذایی خواهیم داشت ، چه ایرادی داره که بتونیم هردو رو انجام بدیم؟ لزوما نباید حتما حتما از خط قرمز کذایی خودمون بگذریم مگر اینکه واقعا ایجاب کنه


پس بیاید باهم بند سازی کنیم:


انتظارات ایران در امتیاز گیری :


خواسته مردم : احیای غرور و عزت ، عدم تسلیم

بند اصلی و تحت استتار: مورد قبول واقع شدن ترکیه به عنوان متجاوزگر اصلی و آغازکننده جنگ توسط اتحاد ایدن

خط قرمز کذایی : چاپ مقاله عذرخواهی از طرف ترکیه برای ایران


ما میدونیم که منفعت اصلیمون در گزینه اول هست چون با مقاله عذرخواهی زدن ترکیه شکلات هم بهمون نمیدن اما از طرف دیگه قبول کردنش به عنوان متجاوز در اتحادمون اولا راه تجاوز بعدی رو تا زمان سرپا بودن ایدن غیرممکن میکنه و دوما کشورهای عضو مجبور میشند بلافاصله روابطشون رو با ایران احیا کنند

اما ما توی مذاکرات روی خط قرمز کذایی بیشتر مانور میدیم که میدونیم برای دولت و مردم شدیدا مغرور ترکیه زدن یک مقاله عذرخواهی از کشوری که حذفش کردن و به مراتب از لحظا نظامی ضعیفتر هست یک معضل بزرگ و غیرقابل قبول هست

در نهایت تو اون مذاکرات وقتی طبق پیشبینی به بن بست رسیدیم ، به تعدیل کلمه "عذرخواهی" در عنوان مقاله به "ابراز تاسف از جنگ" رضایت دادیم ولی در مقابلش خواستیم تا ترکیه آغازکننده جنگ بودن رو در جلسه اتحاد بدون مقاومت قبول کنه

بدون شک قبول کردن اشتباهشون در برابر 6-7 نفر از رییس جمهورهای کشورهای متحدشون رو به مقاله غلط کردم زدن جلوی چشم همه مردم دنیا و دشمنانشون ترجیح دادند و بدین ترتیب ما بند اصلی رو در استتار خط قرمز کذایی بدست آوردیم





منافع کشور : بدست آوردن پول برای ترمیم خزانه ، حق حاکمیت بر مناطق امارات و تجدید ام پی پی با اعضای اتحاد و لغو مصوبه قبلی ورود ایران به لیست سیاه کمک

بند های اصلی تحت استتار : دریافت غرامت جنگی از ترکیه و اجاره بهای خوب ماهانه ، به رسمیت شناخته شدن تعلق خاک امارات به ایران و تبدیل مود "ممنوع" و "با ریسک خود" همکاری با ایران به "آزاد و پیشنهاد شده" با تصویب هیئت رییسه اتحاد

این سه کلمه

Forbidden , At your own risk , Permited and Suggested

نمادهای اجازه اعضای ایدن برای برقراری رابطه با یک کشور بودند


بندهای خطوط کذایی و جایگزین : عدم واگذاری هرمزگان ، عدم واگذاری شهر ام القوین بونوس آهن به ترکیه ، بستن فوری ام پی پی ترکیه با ایران به خاطر جلوگیری از تجاوز دولت های بعدی ترک


از ابتدا برای ما مشخص هست که تمامی درگیری بر سر هرمزگان هست و صلحی بدون توافق در مورد این منطقه وجود نخواهد داشت. پس ما عنوان میکنیم که هرمزگان خط قرمز هست و حاضریم ایران شمال غربی و ایران جنوب غربی رو بدون اجاره تحویل بدیم به شرطی که هرمزگان دست نخورده باقی بمونه

ترکیه که سودای بونوس عربستان رو در سر داره مطمئنا قبول نخواهد کرد ، پس وقتی مذاکره به بن بست میخوره ، در ازای واگذاری هرمزگان که عنوان میکنیم برای ما خیلی سخت و طاقت فرساست ، درخواست غرامت و اجاره میکنیم که قبلا نمیکردیم



ترکیه تنها بونوس آهنی که میتونه بدست بیاره در منطقه ، از شهر ام القوین امارات هست ، پس میگیم که خودمون به این بونوس نیاز داریم و حاضر نیستیم اون رو در اختیار ترکیه قرار بدیم ، وقتی حسابی اذیت شدند و از رضایت دادن ما نا امید ، قبول میکنیم که ام القوین در دست اونها بمونه تنها و تنها به شرطی که باقی مناطق امارات در بندی در قرارداد به طور کامل و با اذعان ترکیه به حاکمیت ایران واگذار بشه

اینجاست که اطلاع داشتن از شرایط داخلی هر کشوری به نفع ما میشه ، دراون زمان دولت ترکیه جنگ رو تنها برای بونوس شروع کرده بود و تنها بهانه ای که در اتحاد ایدن میاورد تامین بونوس بیشتر برای کمک بیشتر به اتحاد بود
پس وقت شنیدن بدست آوردن یک بونوس بیشتر (که ما از همون اول میدونستیم این بند کذایی هست و در پشت پرده با پاکستان مقدمات یک قرارداد دیگه رو آماده میکردیم که آهن رو از اونها بگیریم) بدون اینکه فکر بیشتری کنند فورا با حاکمیت ایران بر مناطق امارات موافقت کردند درحالی که در حالت عادی به خاطر غرورشون هم که شده ابدا همچین چیزی رو نمی پذریفتند




بند کذایی بعدی ارسال ام پی پی از طرف ترکیه برای ایران فورا در روز انعقاد قرارداد هست

تصور کنید واکنش مردم کشور مغروری رو به دولتشون که درست در بحبوحه ترول کردن و فحاشی و جنگ و خصومت و دشمنی زیاد به اون کشور ام پی پی ارسال کنه
!

ترکیه مدت زمان دوماه از ما فرصت خواست و قول داد که بعد از دوماه که آب ها از آسیاب افتاد ام پی پی خواهد فرستاد ، اما ما در واقع روی همین آب های آسیاب برنامه ریزی کردیم و همونطور که تو مقاله قبلی خوندیم ، حساب پس دادن حریفمون به جناح های داخلی و مردمشون بهترین متحد ماست

پس میایم و میگیم که دولت فعلی نمیتونه برای اقدام دو دولت بعدی که معلوم نیست از کدوم جناح باشه تضمینی ارائه کنه

اینجاست که بند اصلی مدنظرمون رو در استتار به عنوان جایگزینی برای کمک کردن به اونها!! عنوان میکنیم

اگر شما الان نمیتونید با ما ام پی پی ببندید ، پس از همه متحدین درخواست کنید که فورا با ما ام پی پی ببندن تا هزینه حمله به ایران برای دولت های بعدی ترکیه بالا بره و همون چیز مدنظر ما تامین بشه بدون اینکه شما پیش مردمتون شرمنده بشید

بلافاصله مورد قبول واقع میشه





مقاله طولانی شد و نمیخوام بیشتر ادامه بدم اما چند نکته ضروری رو که یادداشت کرده بودم از یادم نره باید درمیون بذارم


اول اینکه طرف مقابل شما باید حس کنه که به قرارداد نسبتا خوب و حتی به نفع خودش دست پیدا کرده ، در غیر این صورت این قرارداد دوام چندانی نخواهد داشت و همه تلاش های شما بیهوده خواهد بود چون کسی که راضی نباشه از همون روز دوم در فکر الغای اون قرارداد میوفته

این موضوع با عقب نشینی های استراتژیک از خطوط کذایی اتفاق میوفته که طرف مقابل برای مصرف داخلی میگه مثلا ببینید ایران از هرمزگان دست کشید یا ام القوین رو به ما داد و ماهم امتیازات خوبی گرفتیم پس اعتراض نکنید

دوم اینکه شما نباید از همه خطوط قرمز کذایی عبور کنید ، به عبارت دیگه اونها تنها اهرم های آزادسازی و راه فرار ثانوی هستند که تا زمانی که واقعا مجبور نشدید نباید ازشون استفاده کنید. همیشه اول سعی کنید مستقیما زمینه رو برای قبول درخواستتون آماده کنید و تا زمانی که مطمئن نشدید حتما مورد قبول واقع میشه ، امتیاز اصلی و تحت استتار رو به هیچ عنوان بیان نکنید. اینکه احساس کنید کی زمینه آماده هست با تجربه و داشتن اطلاعات از حریف بدست میاد و اکتسابی هست
به طور مثال در خطوط کذایی که در بالا عنوان شد ، ما علاوه بر بدست آوردن امتیازات اصلی ، هم مقاله ای شبه عذرخواهی از سمت ترکیه داشتیم و هم دوماه بعد از قرارداد ، ام پی پی بین ایران و ترکیه بسته شد که زمینه موفقیت های بعدی در جنگ های مجارستان و مقدونیه برای ایران شد

سوم اینکه اگر با تیم سیاسی خودتون هردوی منافع ملی و خواست مردم رو در ترتیب بندی لحاظ کرده باشید و امتیازات اصلی اون موارد رو بدست اورده باشید ، دیگه به موفقیت و دست اورد خودتون شک نکنید.
شما حتی اگه با قراردادی تمامی مناطق و شهرهای دنیا و نقشه رو همراه با تمامی خزانه های اونها بدست بیارید ، بازهم این قرارداد مخالفین خودش رو خواهد داشت چون همیشه دیدگاه های جناحی و شخصی در میان خواهد بود که به صورت طبیعی هر کسی میخواد خودش باعث و بانی موفقیت باشه و اگر از انصاف به دور باشند حتی اقدام به کوچک نمایی موفقیت بدست اومده توسط دیگران هم خواهد شد

مورد چهارم اینکه به فکر جایگزین کردن امتیازات رده متوسطی باشید که میدونید امکانش هست نتونید بدست بیارید یا مجبور به واگذاری بشید ، مثل بونوس آهن در قرارداد با ترکیه که هرچند به خاطر جمعیت ایران یک امتیاز اصلی محسوب نمیشه اما حس خوبی هم در مردم ایجاد نخواهد کرد. به عنوان طرح جایگزین قرارداد "بلوچستان 2013" مدتی بعد با پاکستان انعقاد میشه

مورد تذکر نهایی در این مقاله اینکه تفاوت اصلی بین سیاست دنیای واقعی و اینجا رو فراموش نکنید.

در دنیای واقعی منافع ملی به خواست های سطحی افکار عمومی ارجحیت دارند . افکار عمومی با استفاده از رسانه ها تعدیل میشند ، اما اینجا یک بازی و گیم و شبکه اجتماعی هست که مولفه اصلی اون لذت بردن از بازی هست. در واقع لذت بردن در این بازی همون حیات در دنیای واقعی هست چون اگر کسی احساس رضایت نکنه میره و اکانتش در بازی میمیره ، پس باید تعادل ظریفی میان خواست عموم مردم و منفعت کشور در نظر گرفته بشه ، یک مثال جدیدتر برای افرادی که زمان جنگ ها با ترکیه نبودند همین ماجرای گرجستان بود که یک تعادل بین منافع کشور و خواست مردم برای حذفشون برقرار شد





این مقاله رو همینجا تموم میکنم ، با اینکه نهایت سعی رو برای ساده گویی دارم اما پیچیدگی خود موضوع باعث سنگین شدن و طولانی شدنش میشه و تو مقاله های بعدی به عنوان وزارت آموزش در صورتی که استقبال بشه ، به روند فعالیت های پشت پرده هر مذاکرات میرسیم که درواقع محل اصلی زد و خورد قدرت سیاسی هست و همه ی این توضیحاتی که تا الان داده تنها صورت ظاهری برای اون بازیهای پشت پرده هستند

امیدوارم که مورد استفاده شما رفقا قرار گرفته باشه


ممنون از وقت و توجهتون

شهروند ایران مجازی



*****************************************************************************************************************