داستان زیبای شاپور یکم و آهنگر
I n f 0 r m e r
آهنگري شمشير بسيار زيبا تقديم شاپور یکم پادشاه ساساني نمود .
شاپور از او پرسيد چه مدت براي ساختن اين شمشير زمان گذاشته ايي و آهنگر پاسخ داد يك سال تمام .
پادشاه ايران باز پرسيد و اگر يك شمشير ساده براي سربازان بسازي چقدر زمان مي برد ؟ و او گفت سه تا چهار روز .
شاپور گفت آيا اين شمشير قدرتي بيشتر از آن صد شمشير ديگري كه مي توانستي بسازي دارد ؟آهنگر گفت: خير ، اين شمشير زيباست و شايسته كمر شهريار !
پادشاه ايران گفت : سپاسگذارم از اين پيشكش اما ، پادشاه اهل فرمان دادن است نه جنگيدن ، من از شما شمشير براي سپاهيان ايران مي خواهم نه براي خودم ، و به ياد داشته باش سرباز بي شمشير نگهبان كيان كشور ، پادشاه و حتي جان خويش نيست .
اين سخن شاپور یکم ما را به ياد اين سخن داناي ايراني ارد بزرگ مي اندازد كه : فرمانرواي شايسته اسير كاخ ها نمي شود نگاه او بر مرزهاي كشور است .شاپور با نگاهي پدرانه به آهنگر گفت اگر به تو پاداش دهم هر روز صنعتگران و هنرمندان به جاي توجه به نيازهاي واقعي كشور ، براي من زينت آلات مي سازند و اين سرآغاز سقوط ايران است . پدرم به من آموخت زندگي ساده داشته باشم تا فرمانرواييم پايدارتر باشد . پس براي سربازان شمشير بساز كه نبردهاي بزرگ در راه است.
به کوروش چه خواهيم گفت؟
اگر سر بر آرد ز خاک
اگر باز پرسد ز ما
چه شد دين زرتشت پاک ؟!
چه شد ملک ايران زمين؟!
کجايند مردان اين سرزمين ؟!
به کوروش چه خواهيم گفت؟!
اگر ديد و پرسيد از حال ما ؟!
چه کرديد بُرنده شمشير خوش دستتان ؟!
کجايند ميران سر مستتان ؟!
چه آمد سر خوی ايران پرستی ؟!
چه کرديد با کيش يزدان پرستی ؟!
به شمشير حق ، نيست دستی ؟!
که بر تخت شاهی نشسته است ؟!
چرا پشت شيران شکسته است ؟!
در ايران زمين شاه ظالم کجاست ؟!
هوا خواه آزادگي ، پس چرا بی صداست ؟!
چرا خامش و غم پرستيد؟! های
کمر را به همت نبستيد ٬ های
چرا اينچنين زار و گريان شديد ؟!
سر سفره خويش مهمان شديد ؟!
چه شد عِرق ميهن پرستيتان ؟!
چه شد غيرت و شور و مستيتان ؟!
سواران بی باک ما را چه شد ؟!
ستوران چالاک ما را چه شد ؟!
چرا مُلک تاراج می شود ؟!
جوانمرد محتاج می شود !!!
چرا جشنهامان شد عزا ؟!
در آتشکده نيست بانگ دعا ؟!
چرا حال ايران زمين نا خوش است ؟!
چرا دشمنش اينچنين سر کش است ؟!
چرا بوی آزادگی نيست ؟! وای
بگو دشمن ميهنم کيست ؟! های
بگو کيست اين ناپاک مرد ؟
که بر تخت من اينچنين تکيه کرد ؟!
که تا غيرتم باز جوش آورد
ز گورم صدای خروش آورد
به کوروش چه خواهيم گفت؟
اگر سر بر آرد ز خاک....
دنبال مخاطب خاص و عام هم نگردین
واقعا به فکر فرو بردم گفتم برای شما هم بزارم
🙂
ومن الله توفیق
محمد اینفورمر
Comments
v
شیرینی کامنت اول فراموش نشه 😁)))
خخخخخخخخخخخخخخ
:دی
🙂
I n f 0 r m e r wants to transfer 1 Gold to your account. Do you want to accept this donation? You have 3 days to make a decision.
بازم ارتیکل بده
از الان منتظریم
😃
😃
😃
آهنگره اگه در میساخت واسش خیر دنیا و آخرت توش بود
و الله
اگه در لازم داری تا برات بجاش یه دروازه بسازم که مثل اینکه مناسبتره برات
اوکی
دستور دادیم همه تانک بسازند که جنگهای بزرگ در راه است
شمایی که فقط به کامنت اول شیرینی گلدی میدهی باعث می شوی که رقابت برای کامنت اول بالا بگیره و دیگه کسی رغبت به کامنت بعد از کامنت اول نداشته باشه. پس بسی شاید که به همه کامنت ها پاداشی شایسته دهی :دی
v+s
2
V
🙂
voted
رای
بسیار هم عالی
ولی یه سوالی
این همه ما داستان و خطبه و فرمایشات از این بزرگان داریم اونوخ کجا ثبت شده یا سندیتش چیه؟ :دی
بعضی هاشون خیلی زیادی شیوا و روون نوشته شده :دی
و اینکه اگه ما انقدر ریز مکالماته شاهان دوران قدیممون رو به این خوبی داریم پس چرا برای مسائل تاریخی به کتب تاریخ نویسان یونانی مجبوریم مراجعه کنیم که بدون شک منصفانه نوشته نشدن !
به هر جهت خوشیم به این داستان ها ، یعنی مجبوریم خوش باشیم :دی
با عرض معذرت دنبال سند و مدرک رو کردن و
این خوبی این بده این کس شعره اون جیگره نیستم
منظورم هم اصل عمل بود نه اینکه کی گفته یا چه زمانی گفته
مطمئنا در زمان اسلام هم کسانی بودن که همچین منشی دادن 100%
ولی در کل من هیچوقت فاز کسایی که کلا فاز ساز مخالف زدنو گیر دادن به هرچیزی به یک صورتی هستن نفهمیدم جدا 😃
لطفا با رسم شکل توضیح بده
صفرما من نیومدم بگم اسلام این مدلی بوده قبله اسلام اون مدلی
نمیدونم چرا یهو اون حرفو زدی :دی
اولا که مقالت اسپم محسوب میشه به کنار :دی
دوما وقتی اسم حقیقی برده میشه ، باید سند هم داشته باشه
وگرنه ما تو ادبیاتمون کلی داستان پند اموز داریم که نیازی به سند و مدرک ندارن 😉
سوما مادامی که خودمون یه مطلب رو میخونیم ، بررسی سندیتش قبول اون مطلب به عهده ی خودمونه
اما اگه قراره اون مطلب رو منتشر کنیم ، وظیفمونه که اگه روی اعتبار اون مطلب تحقیقی نمیکنیم حداقل روش یکم تفکر کنیم :دی
پنجما موضوع اونقدر مهم نیست که ادامه بدم :دی
جیشما :دی با من مهربون باش 😶
اگه حرفی زدم کلی بود ، از بدشانسیه تو مکان و زمانش تو مقاله ی تو افتاد :دی
پ ن : جنبه ی نقد نداریم به درک ، دیگه هر کامنتی هم نیاز نیست ساز مخالف یا توهم توطئه ببینیم
شکل فیزوریشم خواستی با دیاگرام بعد برات میکشم 😉
و اینم بگم که تمام داستان ها و حرف هایی که در مورد پادشاه های قبل از اسلام روایت همه چیز هایی هشت که زبان به زبان چرخیده و تغییر کرده
چون کتاب خانه ها و اسناد دقیق قبل از اسلام
یک بار در زمان حمله اعراب و باقی موندش هم در زمان حمله مغول ها آتش زده شد و چیزی ازش باقی نمونده 🙂
پس این داستان زبان به زبان به شما رسیده ؟!:دی
آره تقریبا 😃
از زبان فیس بوک 😁
این داستان و اکثر این داستانهای مشابه از نوشتجات بعضی از دانشمندان بنام انزمان که اکثرشان یونانی و رومی بوده اند ثبت شده اند
از خوبیهای شاپور اول نوشته و سند بسیار است
با تشکر از حسین عزیز
داستان قشنگ و تکان دهنده ای هستش ولی به قول حسین هیچ سندیت تاریخی ای نداره :پی
حامد کم پیدایی :دی
من رای نیاووردم تو چرا رفتی تو سکوت 😁
با تشکر از حامد لذیذ 😃 😘
حسین جون درگیر مسافرت و مهمونی و عشق و حالم
من عاشق ماه رمضونم :دی
ایشالله تو مجلس جبران کینم :پی
...
v
من فقط یه برداشت اومد تو ذهنم 😁))))
وزارت دفاع باید سربازارو تجهیز کنه تا بتونن برای کشورشون بجنگن، چون دستخالی، دستِ خرم دستت نمیدن!
[removed]
v
والا چه عرض کنم
شاپور یکم املاش خوب نبوده ها :دی
سپاسگزار درسته :دی
من هم به زودی مکالمه ی شخصی زن وزیر دربار بهرام گور با دخترخاله ی عمه ی خود بهرام گور رو منتشر میکنم با جزییات در مورد حق آزادی بیان و چاپ روزنامه های کثیرالانتشار
ضمنا این رو هم من نگفتم
منقول از رحمت الله دخترخاله دکتر شریعتی
پیمان جان لطفا با شریعتی و اسمش بازی نکن چون تنها کسی بود که تو زمان خودش خیلی فهمید و حتی اگه الان زنده بود بازم ما نمیفهمیدیم چی میگفت
مهران جان یبار دیگه بخون لطفا
والا من خوندم سر در نیاوردم گفتم شاید تو بخونی سر دراری
تو فیسبوک یکی اینو برام نوشت خجالت کشیدم از کسی معنیشو بپرسم :دی
😁))
امیدوارم از داستان شما نیز پند و اندرز فراوون نسیبمون بشه :دی
vote
Voted
عالی
0/
داستان قشنگی بود
V
از اونجایی که در کازرون (شهری که بیشاپور، محل حکمرانی شاپور اول در نزدیکیش هست) بزرگ شدم به موضوعات این چنینی علاقه داشتم و در موردش تحقیق کردم
در یکی از سنگ نگاره های دره "تنگ چوگان" دیدم که شاپور اول در حال پذیرش هدایا و پیشکش ها از نژادهای سراسر امپراطوری هست
این سنگ نگاره هنوز هم سالم و موجوده، خودم شخصا دیدم و با "رهام حسینی" هم باهاش عکس یادگاری داریم
😉
اتفاقا این سنگ نگاره بزرگترین و کارشده ترین نقش برجسته کل دوران ساسانی هم هستش
پس ظاهرا شاه گذشته و جدمون علاقه و احترام برای رسم پیشکش آوردن قائل بوده
در ترجمه کتیبه نوشته شده روی ستون یادبود مرکز بیشاپور خونده بودم که شاپور اول منش و اخلاق شاهانه رو داشته اما در عین حال مدبر و دست به خیر هم بوده
و مردم رو به خیر و خوبی در عمل دعوت می کرده
...
مفهوم داستان جالب بود
نکته مهم اینه که در مورد گذشته و اجدادمون باید واقعیت هارو بپذیریم
چه قسمت های خوب و چه قسمت های ناخوشایندش
وت
موضوع انشا: کوروش که بود 😛
[removed]
منابعی که تاریخ ایران پیش از اسلام را قریب به واقعیت روایت می کند زیاد است جوینده ی مشتاق٬ از کسب اطلاع در نخواهد ماند مگر آنکه از خود بیگانه شده یا در زمره قومگرایان وطن فروش باشد که برغم تلاشی که در گفتار و رفتار و نوشتار برای ایدآلهایش میکند٬ جز بی عملی و خشم و متعاقبا برانگیختن نفرت طرفی بر نمیبندد
این مطالب تاریخی در ویکی پدیا هم هست گرچه خود این دانشنامه تاحدی بازیچه دست بخشی از ایرانیان
خودپسند شده٬ مثل علیرضا نوری زاده و آدمهای متوسطی از قبیل او که برای خودشان یک تاریخچه در آنجا ساخته اند!ا
yon.ir/nriza
با اینحال گزارش های بی طرفانه ای هم وجود دارد مثلا اگر همین شاپور یکم را در آنجا جستجو کنید در متن به نام راویان موثقی برخواهید خورد
yon.ir/shapur
V
گیریم افسانه هستش. از افسانههای قرآن کمتره. هر چی باشه این داستانای خودمونه نه یک قوم وحشی
v