ژانر - قلیون

Day 2,379, 09:31 Published in Iran Iran by Behnam MDN

یه مدت نسبتا زیادی مقاله نزدم(ینی کپی پیست نکردم خخخ)،تصمیم گرفتم دوباره دست به کار بشم
😉


اینایی که شادیهاشون منوط به قلیونه. میرن پارتی، قلیون میخوان؛ میرن اردو، قلیون میخوان؛ میرن عروسی، قلیون میخوان. اینا با این شعار به دنیا اومدن که "به بهشت نمی‌روم، اگر قلیان آنجا نباشد"



نسخ در حد بوندس لیگا
😃


*این کامی و اِلی که میرن یه قلیون میخرن دو میلیون، که تُنگش کریستاله، بدنه‌اش کلی طرح و شکلک نقره‌ای داره، لبه شیلنگش هم عاج فیله.
اما فی‌الفور میزنن میرینن تو اون همه پول و در عرض سه روز قلیونه رو جنده میکنن. به این ترتیب که روز اول توش پرتقال میکشن، روز دوم نارگیل، روز سوم هم هلو.
فقط تو اون قلیونِ بی‌زبون تنباکو با طعم سِنده نکشیدن که اگه علاقه داشته باشن میتونن با سر زدن به کون ادمین، در بعضی غرفه‌هاش طعم مذکور رو پیدا کنن. درود.


*این داف پلنگا که با کفش پاشنه بلند بِژ و مانتوی سیاه و ست طلایی ساعت و روسریِ زربفت میرن دربند. بعد به علت غلظتِ بالای رژ لب رو لبای قلوه‌شون، وقتی کشیدنِ قلیون، دهنشون شبیه o میشه.


*این قهوه خونه‌های مردونه که یه مشت سبیل میشنن توش و برا گنده گوزی همدیگرو "داداچ" و "دایی" صدا میزنن. بحثاشون هم همواره حول سه موضوع میگرده:
1-پورشه و بی ام و
2-مقایسه‌ی سامسونگ با اَپل
3-دعوای دیروزشون که مث سگ هم خالی می‌بندن درباره‌ش



*اینایی که ادعا میکنن یه نفس 70 حلقه‌ی ممتد میدن بیرون. بعد وقتی شروع میکنن به شیرین کاری، کلاً دوتا تیکه دود از دهنشون میاد بیرون که اونم شبیه عنِ کفتر رو کاپوتِ پرایده.

*این طعمای عجیب غریب تنباکو که عشقِ کوشیار و ژینوسه: آدامس، پاستیل، بستنی یخی، ناتلا، کورن فلیکس، کُدکس و قس علی هذا.

*این امیرعلیِ خر بدنِ فاکرمن، که بلدِ فشمه و همه میشناسنش اونجا. هر شب هم با یه داف میره تو "پدرسالار" و با یه غرور خاصی به صاب قهوه‌خونه نگاه میکنه که یعنی "حال میکنی چه کمری دارم؟"
اما فی‌الواقع هدف امیر علی اینه که پس از چندی کِیس‌هاش رو به "قلیون انسانی" دعوت کنه. به این ترتیب که زغال میذاره رو سر خودش و شیلنگ رو میده دست طرف.


قلیونی آپ تو دیت
😁)


*این آقا مقدادا که مدتهاست پاتوقشون از پایگاه مقاومت محل و هیئت، به قهوه‌خونه‌های مردونه‌ شیفت شده، تا به این ترتیب جمع اراذل به معنای واقعی کلمه جمع باشه اون تو.

*اینایی که مثل علی دایی‌ در اواخر دوران فوتبالشن رسماً!
قلیون که دستشون میفته نه به کسی پاس میدن، نه سانتر میکشن حتی. آخرش هم تک به تک میرینن و تنباکوی بی‌گناه به غا میره.


*این قلیون که برای حرفه‌ای شدن در آماده کردنش، به چار واحد "بار گذاری"، سه واحد "هواگیری" و یه واحد "هیدرولیک" نیازه. بعضاً دیده شده بعضی دانشگاه‌ها در کنار معارف و وصایا، دو واحد هم گذاشتن با عنوان "آداب الچاقش فی سیرة الاوباش"


فتل،این چه کوفتیه!!؟