...نه سال گذشت... / برای تو که تکرار نمی شوی

Day 1,861, 12:45 Published in Iran Armenia by The.Lord.Armenia
پنجم دی ماه سال 1382

:اخبار صبحگاهی

...زلزله ای به بزرگی6.7 ریشتر صبح امروز "بم" را ویران کرد

...هنوز آمار دقیقی از تلفات در دست نیست

...اطلاعات تکمیلی در بخش بعدی اخبار

...چند ساعت بعد

... اولین تصاویر تلوزیونی ارسالی از بم از صدا و سیما پخش می شود



ایران در شوک. همه بهت زده اند.


"عجب رسمیه... رسم زمونه ... قصه ی برگ و باد خزونه"

در چشم به هم زدنی جاده های منتهی به بم مملو از جمعیت می شود.
همه برای کمک آمده اند. اما کسی نمی داند از کجا شروع کند. از كوچه‌های درهم تنیده خشتی، از خیابان معلم، از روستای بروات یا روستای خواجه عسكر، جای جای شهر بم را فریاد و شیون و مرگ و عزا گرفته بود، زیرا بیش از 90 درصد این شهر ویران شده بود

کمک های مردمی ، کمک های دولتی و حتی کمک هایی از دیگر کشورهای دنیا
خاطره ای نوستالژیک برای ایران رغم زد.
...سی هزار کشته
...سی هزار کشته
...سی هزار کشته
اما 1 نفر
یک نغر
و آن یک نفر یک صدا بود. یک صدای جاودانه. یک شخصیت استوار. مظلوم و بی همتا و بی شک اسطوره ای برای من



ای خطه ی ایران مهین ای وطن من
ای گشته به مهر تو عجین جان و تن من
( 🙁 اشک مجال نوشتن نمی دهد )
.
.
.
.
.
.

آری
استاد ایرج بسطامی



بی شک اسطوره ای در موسیقی سنتی بودی ایرج
از پنج سالگی شروع به آواز خواندن کردی
با این همه سختی و دوری راه ، هفته ای 1 روز از بم به تهران راهی میشدی برای فراگیری آواز
تویی که با اسطوره ای دیگر به نام پرویز مشکاتیان به اوج رسیدی

"و آلبوم "وطن من



بی هتا
فوق تصور
یادمه از یکی شنیده بودم گفته بودی می خوای "وطن من" رو بازخوانی کنی و طوری بخونی که جاودانه بشه. تبریک. موفق شدی.


تویی که در گام های بلند آوازی هیچ کس ، حتی استاد محمدرضا شجریان نیز به پای تو نمی رسید و قطعا کسی نخواهد رسید

تویی که با این همه استعداد فروتن بودی و مظلوم .

با این همه هنر در فقر به سر می بردی

(هیچ گاه ازدواج نکردی ( و شاید به نوعی با هنرت ازدواج کردی

سرپرستی خانواده برادر مرحومت را بر عهده گرفتی تا سرپناهی شوی برای خانواده اش.

اجازه نمی دادی عکست بر روی کاست ها چاپ شود.اجازه ی چاپ مقاله در مورد خودت را نمی دادی.واقعا نمی توانم این همه فروتنی را درک کنم.

...و در آن روز تلخ
...گلچین روزگار عجب باسلیقه است
بالاخره در خانه ی پدری ، به دور از هیاهوی دنیا به دیدار معبود شتافتی

"و "ما مانده ایم تنها کنار سیل غم ها

:آن روز که ندا سر میدادی

"گل پونه ها ، نامهربانی آتشم زد ، آتشم زد"
"گل پونه ها ، بی هم زبانی آتشم زد"

کسی نفهمید که بودی. چه می گفتی و از چه می نالیدی

...اما
به قول خودت:

"زمانه کیفر بیداد سخت خواهد داد"
"سزای رستم بدخو مرگ سهراب است"

بی شک "سرو آزاد" برازنده ی امثال استاد مشکاتیان و توست ای بلبل آواز ایران


قطعه "وطن من" را از اینجا دریافت یا گوش کنید
http://tarabestan.com/?p=3152


روحت شاد
یادت گرامی
نامت استوار