خدا هست ، 25دیدگاه 1

Day 4,007, 09:21 Published in Iran Iran by javadsd

به دنیا امدیم گفتند خدا هست
خدا پشت پناه ادمی هست

خدا تنها ترین خلق جهان بود
دلش تنگ دلش تنگ جهان بود

جهان را ساخت در هفت روز اندی
چو ادم را سرشت از خاک و سنگی

بگفت با شادمانی بر ملائک
که این ادم برتر است از ملائک

زمان بگذشت ادم بچه ای زاد
ز بچه قاتلی بر جامعه داد

از ان پس جامعه گندید چون ان
فسادی ادمی بر جامعه ماند

نشد ادم که حوا هم خراب شد
شغال گرگ هم از ادم به در شد

چو وحشت گشت بر جامه سر
خدا گشت و فکر چاره ای کرد

فرستاد یک فرشته از ملائک
چو ادم را کند در راه مالک

دمی بحث جدل بین دوتا شد
کتاب از سوی ادم رهنمون شد

ولی اما چه سود از این خلائق
چو اتش بر کشیدن هر چه لایق

سخن ها گشت دشوار دشوار
علوم ادمی ترید و پندار

خدا دیگر نبود اندر حوالی
بخوابید و دمی اسوده حالی

چو بیدار گشت دید ادمی را
پرستش می کند سنگ گران را

عجب وضعی شده این ادمی را
تهی سنگی پرستد بر خدا را

چو علم ادمی افزون گردید
دگر نام خدا پستو گردید

فراموش شد ان خدایان
چو عقل امد از بر ان

چو عقل دائم بر سر جنگ
خدا را دیده ای ای مرد الدنگ

چو قصه پایان گرفت ازدهامی
در این سر گشت پر ز سوالی

خدا را این همه قایم شدن چیست
چرا باید اخر این چنین زیست

سرم درد دلم درد جهان درد
خدا خوابیده ای فازت چیه مرد

نمی بینی جهان را یا که خوابی
احتمالا قصه ای از هفت خوانی

نمی دانم منم بودم چو ادم
خدا را می ساختم از همان دم

که راهت گردم از این سوالات
چرا باید چرا شاید چرا هست

کمی در گیر دار این سوالات
خدا خندید از برم رفت

دگر فکر خدا در ذهن خالی
کمی علم جاهانی گشت عالی

خدا را در فضا هم دیده نادید
نمی دانم که شاید بعد ها دید

هنوزم ادمی گیر خدا هست
سوال پرسش عالم زیاد است

هنوزم شک ادم بیشمار است
هنوزم دزدی غارت زیاد است

ولی دیگر من ، ان ، منی نیست
که باور می کرد هر چه خالی است

دروغ و ظلم و گمراهی ازار
بماند از برای ادمی زاد

که با نام خدا گردن تهی کرد
و با نام خدا عقل را تهی کرد

که شاید ادمی ادم گردد
به دوزخ و بهشت هشیار گردد
****
ولو این قصه پایان دارد و من
روم از عالم و هر چه در او هست

قایق را نساز
همه جا
این گونه است

#ارشان_صابرمختاری
۱۳۹۷/۰۸/۱۸


25 دیدگاه بدید هنو من این رد نکردم خخخخ