میتینگیانو

Day 2,825, 03:08 Published in Iran Netherlands by vahid ki4ni


سلام خدمت دوستان عزیز


هر چقد فک کردم چجوری مقاله رو شروع کنم که جذاب باشه مخم بیشتر رد داد. خلاصه میتینگ و اینا دیگه
اگه حوصله دارین چرت و پرتایی که نوشتمو بخونین اگرم ندارین بخونین وگرنع مطمئن میشم درتون خرابه.


داستان از مقاله مویسن شروع شد که یه فراخوان میتینگ داد و چنتا ادم بیکارم قبول کردن. برنامه های هماهنگیه باغم مملی انجام داد و رفتیم باغ باباش اینا.


شب قبل میتینگ به مملی زنگ زدم میگم ساعت چن اونجا باشیم گفت: من که میخوام املت ذغالی بزنم ساعت 6 صب بیدار میشم تا 8:30 اونجام خلاصه من . عرفانم گفتیم زود بریم صبونه رو با مملی بزنیم.
مملی ام نامردی نکرد و 1:30 من و عرفانو تو کوچه های اونجا سردرگم کرد تا خودش برسه.(فک کنم املت ذغالی رو یادش رفته بود)

فک کنم تازه ساعت 9 با تماس من از خواب بیدار شد.(شایدم داشته خواب املت ذغالی رو میدیده)
تا یادم نرفته اینم بگم که مملی یکی از نبوغ ملی ما تو ادرس دادن به حساب میاد. ای لاو یو مملی (املت ذغالیه حواستو پرت کرده بود میدونم)

خلاصه با دکتر و عرفان و احسان و مملی املت دغالی رو ردیف کردیم و خوردیم تا مویسن و ایمان و حمیدم رسیدن.



انقد مملی گفت هاپو هاپو دارم اینام هاپو هاشن. (البته خعلی ام هاپو های بی ادبی ان و بی حیا)









تا ظهر نشستیم از ترول ها و مولتی های احسان گفتیم ولی دیدیم داستان مولتیاش تمومی نداره زدیم جاده خاکی

اینم عسکایی از نشست چنتا مولتی(جای خالی ارش ایرانی شدیدا احساس میشد. خعلی ازش یاد کردیم)

















بعد یکم حکم بازی کردیم و بازنده ها با هم رقابت کردن




طرف دیگه ام برنده ها بودن که مملی و ایمان دست قبل بدجور دکتر و عرفانو ناک اوت کرده بودن ولی نمیدونم چرا جلو منو احسان صداشون درنمیومد( ببخشید روم نمیشه بگم چقد فجیح باختن)




حین ورق یه نوشیدنی اسلامی هم سرو شد و سیگارم که فت و فراوون رنگ و وارنگ از همه رنگ.
احسانم یه بسته مارلبورو برا سینا اورده بود ولی انگار سینا معشوقه جدید پیدا کرده بود و وقت نکرد بیاد پیش احسان.



اینم ایمان و سیگارش، احسان و ریشاش یهویی





بعد از کلی ددر دودور هم جوجه زدیم بر بدنو عین لش افتادیم یه گوشه(تز استایل حاصل همفکریه عمیق ایمان و حمید)



در کل زیاد عکس نگرفتیم. حسش نبود.

نزدیک غروبم دو دست هفت خبیث بازی کردیم که دست اولو حمید باخت و عکسهای جریمه ش بعلت صحنه های مستهجن منتشر نمیشه

دست دومم محسن باخت که ارش ایرانی سفارش کرده بود هواشو داشته باشیم ماهم دلمون سوخت گفتیم بشینه تو فرقون یه عکس برا فرندای خارجولکیش بگیریم






زیاد حرف زدم ببخشید ولی کلا میتینگ خوبی بود و حال داد. یه سریام قرار بود بیان و کار پیش اومد براشون نتونستن بیان و یه سریام که تهران نبودن. درکل جای همتون خالی

راستی یکم شوخی کردم تو مقاله اگر افرادی که اسمشونو بردم ناراحت میشن بگن که زود پاک کنم.

هزینه پابلیش مقاله رم مویسن و مملی بفرستین بیاد.

موفق باشین

for shout:

meeting persian multies XD

http://www.erepublik.com/en/article/-1344-2544802/1/20