ما میدانیم که ممکن است بدانند نمیدانیم

Day 2,259, 13:51 Published in Iran Iran by Albus




آینه گر عیب تو بنمود راست ........... خود شکن آیینه شکستن خطاست



یحتمالا سعی خواهم کرد تا این بار عوام نیوز کوتاه از آب دربیاد اما هیچ قولی نمیدم :دی


از آنجایی که 3-4 ماه میشه نیروهای متخصص و گرامی بومی ، تمامی متدهای روز زیرآب زنی ، خیانت به دوست ، سنگ اندازی های متفرقه و چارپایه کشی رو امتحان کردن و دیگه چیزی برای اجرا توی چنته باقی نمونده ، از این جهت حس غیرقابل ارضا شهوت جنون و دعوا مجبورمون میکنه هر روز تعداد "عن" عدد (بخوانید ان انگلیسی) اکشن مختلف انجام بدیم

حالا چرا اکشن مختلف؟ چون اسم خاص مشترک نداره

یه گروه ماشاالله دست به قلمش بسی خوب است و هر روز مقالات مختلف با سایز ان در ان چاپ میکنه که توشون از جناح رقیب "انتقاد سازنده" کرده

گروه مقابل هم که حوصله ی این بچه بازی ها به قول خودشون رو ندارن ، سر گرام رو با ریپورت های دسته جمعی مولتی ها و اکانت های جناح مقابل مشغول نگه داشتند



در این بین البته یک خوشبختی بزرگ نصیب اینجانب شد
هرباری که تن اینجانب میخارید و مدت زمان مدیدی از وطن فروش خطاب قرار گرفتنش میگذشت و دست به قلم میبردم ، مجبور بودم به خاطر شدت اوضاع از ناسزاها و جو مطلوب فرهنگی (حتما برای ایرانی ها مطلوبه دیگه!؟ نیست؟؟) قسمتی از مقاله رو به این موضوع اختصاص بدم

اما الحمدالله و با شکر خدا ، دوستان موتوری در هر جناحی دیگه امروزها به وفور پیدا میشند و وقتی فحش میخورند ثانیه ای بیش طول نمیکشه تا نیروهای خودی سرازیر صحنه ی شهادت میشند و طبعا دیگه نیازی نیست تا ما تن خارگان قلم به دست از کسی جلوی دیگری دفاع کنیم و از این بابت از همه ی دست اندرکاران آن مرحوم ، مخصوصا مدیران ارشد جنابان نگهبان و شک و شبهه تقدیر ویژه به خاطر کم شدن کارمون به عمل میاریم

یک تشکر کاملا مخصوص هم به جناح میانه روها بدهکارم که تو این روزها شنیدم در آخرین دور کاندیداتوری من ، با ریختن سر رقیب های عزیز ، نسل جدید موتورهارو رونمایی کردند

البته محتملا نمیدونستند که با این کار بیشتر دارن دنیای اعتقادی و اخلاقی و ارزشی من رو که سالها اینجا سعی داشتم تو یه جناح احیاش کنم رو سرم خراب میکنند





و اما میمونه دو باب بعد از حذف قسمت فحش ها

یک باب که نخستین باب از هشت در بهشت هست مربوط میشه به ریپورت ها

از انجایی که تا الان مفتخر به ریپورت هموطن جز یک مورد نبودم پس چیز زیادی ندارم برای گفتن و تخصصی ندارم
نگارنده هم اگه زور بزنه برای نوشتن چیزی در حیطه ی عدم تخصص ، آبگوشتی میپزه با نیم کیلو گوجه و یه دنه نخود از اون بالا


اما میریم سراغ قسمت مربوط به انتقاد سازنده

بنده بسی مقالات انتقادی "انتقاد اشکالی نداره"ی سازنده ی شمارو مطالعه فرمودم و به این نتیجه رسیدم که من اصلا و اصلا انتقاد از نوع سازنده رو بلد نیستم

اما به هرحال اینجا ایرانه و اگر صحبت از کش شلوار گل گلی فاطی دهاتی هست ، مطمئنا من چوپانی که دیروز موقع چریدن زیر نظر گوسفندانم! یه تیکه ی کوچیک از نخ ریس رفته ی شلوار ایشون رو پیدا کردم هم حقی بلامنازع برای ایراد یک جلد نظریه در مورد این شلوار دارم


پس به صورت نمونه انتقادی در تضاد با معیارهای مقالات حال حاضر مطرح میکنم تا نگارندگان محترم "نقدهای سازنده" با روش "انتقاد غیر سازنده و تروری" من هم آشنا بشن



در ماهی قرار داریم که به خاطر اختلافات شدید بر سر مناطق بونوس دار و باز شدن زخم های بو گرفته ی کهنه ، یکی از منسجم ترین و بزرگ ترین اتحادهای تاریخ دنیای مجازی از هم فرو پاشیده

در حالت عادی برای تشکیل اتحادهای جدیدتر چندین ماه وقت نیاز هست ، اما ادمین عزیز که تحمل محروم کردن ما از لذت خرید گلد رو نداره ، با آپدیت های پی در پی و جالب سعی داره تا کشورهارو برای جنگیدن ترغیب کنه. برای هر جنگی یک مهاجم و یک مدافع نیاز هست و طبعا در دنیایی که معلوم نیست خر کی توی چمنزار کی میچره ، این موضوع آشفته بازاری به راه میندازه و کشورها مجبور میشن در کمترین زمان ممکن دوست و دشمن خودشون رو مشخص کنن



در چنین شرایطی نظر شخصی من به اغفال کارهای دولتی از هر حیطه به عنوان یک شهروند اجازه میده به شرطی که تمامی تمرکز دولتم بر روی این مسئله حساس و پیدا کردن جایگاه واقعی کشور در دنیا معطوف شده باشه که سرنوشت دو سال آینده ی همه ی مارو رقم میزنه

تا جایی هم که بنده میدونم نه فقط دولت بلکه همه ی بزرگان سیاسی کشور دست به دست هم دادن تا در این مورد همکاری کنند و با وجود اختلاف سلیقه ، بهترین موضع رو برای ایران انتخاب کنند

اگرچه 2 ماه بعد وقتی دانه به دانه مدارک سنگ اندازیهای مربوط به موضوع اتحادها که الان ازشون خبر نداریم(حتی من آقای بگم بگم) ظاهر بشه مجبور خواهم شد مقاله بزنم و این حرفهام رو تکذیب کنم

به اسمم شک میکنم اما به طبع شوخ بزرگان سیاسیمون هرگز



اما و لیکن باید فهمید که چرا ما نمیتونیم از مقالات خوش آب و رنگ نظرسنجی و رفراندم مردمی مثل کشورهای بزرگتر و یا حتی خیلی کوچکتر از خودمون لذت ببریم و تصمیم رو به دست "همه" بسپاریم


وقتی که کشوری که 99% جناحش مشخص هست و تنها و تنها به خاطر ادای احترام به مردمش نظرسنجی انتخاب ساید برپا میکنه ، مطمئنا به جای فحش های ناموسی در زیر مقالاتش شاهد بحث های فنی و سخت خواهیم بود

البته طبق روال عادی و تا جایی که بنده ی حقیر اطلاع دارم ، ایران تنها کشوری هست که برای حتی موضوع انتخاب اتحاد هم در مجلس قانون وضع کرده

اما کیه که ندونه وضع کشور بی قانون مردم سالار خیلی خیلی بهتر از کشوری خواهد بود که صدها قانون سفت و سخت و منظم داره که هیچکدوم یا اجرا نمیشن و یا اگر اجزا میشن صد در صد و بدون استثنا اول به صورت یک تعریف دیگه در حیطه ی منافع حزبی توسط نمایندگان "مردم" تفسیر میشند و سپس نه خود قانون بلکه تفسیر اون به مرحله ی اجرا درمیاد

زور هیچکس برای عوض کردن این سنت کافی نیست چه رسد به مقاله ی یک ژورنالیست از چشم افتاده

اما آقای دولت ، رییس جمهور عزیز و سخنگوی محترم
میخوام بپرسم اگر حق انتخاب با مردم نیست ، نمیتونیم حداقل مردم رو از تصمیمات شاهانه ی خودمون مطلع کنیم؟

یا که این بازی برای مردم ما نیست و اونها اینجان تا فقط فحش بدن؟



هر روز هزاران شات از مردم دنیا مبنی بر اطلاعاتشون راجع به اتحادها زده میشه و باهم به بحث فنی میپردازن

یک بازیکن ایرانی هم فقط هاج و واج نگاه میکنه و وت میزنه و منتظر آلرت ها میمونه تا بلکه کسی اسمی از کشورش هم برد و از دهن خارجی ها فهمید که خودش قراره چیکار کنه

اگر ماهایی که تجربه ی به دوش کشیدن بار مسئولیت کشور رو در سالها و ماه های قبل داشتیم حتی نمیتونیم تا این اندازه هم برای مردم خودمون مفید باشیم پس اول از همه من به خودم و همه ی ادعاهایی که مربوط به وطن پرستی داشتم شک میکنم و بدون تعارف از خودم منزجر میشم

دندی جان من میتونم از خودم منزجر بشم؟



موردی که ازش خوشحالم اینه که میتونم خودم رو جای هر دو سوی هرم بذارم

بزرگان سیاسی ما میترسند ، از گذاشتن اطلاعات در دست مردم ، از واگذار کردن تصمیم نهایی به دست مردم ، از پیروی کردن از افکار عمومی


دلیلش واضح و غیرقابل انکار و کتمان هست
مردم ایران مجازی فرهنگ و غنای ابراز نظر شخصی و جمعی ندارند

ما عادت داریم تا با هر مقاله و هر کامنتی که میخونیم نظراتمون 180 درجه مدام در حال چرخیدن باشه و زمانی که مثل یک قطب نمای دیوونه شده در میدان مغناطیسی ، مدیا رو مطالعه میکنیم ، نظر نهاییمون همون نظر بزرگ سیاسی خواهد بود که آخر از همه خوندیم


اما راه حل این موضوع چیه؟ سرگرم شدن من و دوستانم از روی بیکاری با بازی گالکون زمانی که دنیا داره بزرگ ترین تصمیمات و تغییرات رو به خودش میبینه؟

مطمئنا نتیجه ی این مسئله و نگه داشتن دایره ی آگاهی و انتخاب به دور خودمون فقط مردم رو به سمت "سوریه شدن" سوق میده

کسی که آگاهی واقعی از حقیقت نداشته باشه ، جز اندک انگیزه ی ناچیزی برای اسلحه کشیدن به روی هموطنش به خاطر مسائل قومی در دنیای واقعی و مسائل حزبی در دنیای مجازی به توشه ی دیگه ای نیاز نداره


کشور خردسال از نظر تاریخی در برابر ریش سفیدان تمدن های بین النهرین از روی شانس محض سبقت دموکراسی پذیری نگرفته

مردمی که برای استقلال "فکری" میجنگند شانس این رو دارند که 100 سال دست به اشتباه های بزرگ و انتخاب های غلط بزنند و سپس 300 سال مداوم دولتی داشته باشند که در کشورشون از ترس آگاهی مطلق مردم از واقعیت عریان دست به خبط و خطا نبرند

بسیار تفاوت هست بین این مردم و کسانی که یا برای بستن کاباره ها قیام میکنند و یا فرزندانشون برای بدست آوردن حق مطلق پارتی گرفتن و کاباره رفتن


چرا نباید ما هم به عنوان یه "ملت" به خودمون حق انتخاب بدیم و اشتباه کنیم تا یاد بگیریم؟

مگه تو مسابقات با من از ارپابلیک بگو نمیگیم که اینجا یک چرکنویس هست برای دنیای واقعی؟ چرا شانس انتخاب اشتباه و درس گرفتن و آموختن رو به خودمون نمیدیم؟

چرا یک ملت واحد تبدیل شدیم به یک مردم خام و یک دولت زرنگ باز تو همه ی ادوار و ماه ها؟


آیا واقعا مسئله اینه که ما دوست داریم اسم خوبی از "شخص" خودمون به جا بذاریم و همه تو کف کارهای بزرگمون بمونند؟
کمی ناقص و بی ارزش جلوه میکنه در برابر تصویر بزرگتر



توی هر مملکتی باید اون شهروند ساده ی به دور از سیاست صدای خودش رو بلند کنه که چرا من از روند حرکتی کشورم بی خبرم؟ نه اینکه این کار رو جناح های رقیب با مهره های سیاسی برای همدیگه بکنن تا فرصتی پیدا کنند برای خنک کردن دل پر از کینه


اطلاعات دادن به اندازه یک مقاله ی ساده آسون و خنده داره
اما دریغ کردن اینها از کسانی که هیچ فرقی با ما ندارند ، به اندازه ی صد برابر چکیده ای که توی این مقاله نوشته شد پیچیده و پر دلیله


میدونم که عادت داریم به کل کل های آرتیکلی و نه نقدی که هدفش ترور و کوبیدن نباشه و منظورش به فکر فرو بردن مخاطب خاصش تا بلکه به اون تصمیم و برهان دقیق و درست برسه ، اما استدعا دارم که اگر تا اینجا مقاله رو با این منظور نخوندید ، دوباره به خط اول برگردید و با اون تفکر مطالعه کنید چون فعلا هیچ چیزی از مفهوم رو نفهمیدید


اگر هم گفتن اینها افاقه ای در شرایط نمیکنه ، به ما حق سکوت و کنار کشیدن رو نمیده چون در اون صورت ما هم دقیقا مثل کسی هستیم که به سادگی نوشتن چند جمله میتونه اطلاعات بده اما به خاطر نا امیدی از تاثیرش این کار رو نمیکنه

حداقل به شخصه دوست ندارم در این زمره خطاب قرار بگیرم



میدونم که قول داده بودم سعی کنم مقاله کوتاه باشه
به قولم عمل کردم

اما سعیم جواب نداد :دی


اگر حوصلتون رو سر بردم که حتما همینطوره شدیدا معذرت میخوام و امیدوارم به بزرگی خودتون ببخشید ، مخصوصا در مقاله ای که همه ی جناحین مورد انتقاد قرار گرفتن و طبعا هیچ کسی فعلا و در 24 ساعت آینده نه از من و نه از مقاله ام دل خوشی نخواهد داشت حتی شما دوست عزیز :دی

اما به قول یکی از دوستان اگر دنبال دل خوش باشیم ، نوشتن جوک های روز توی مقاله و خندوندن ملت کفایت میکنه


فعلا ، فاعلا و مفعولا از خدمت مرخص میشیم





با آرزوی بهترین ها برای همتون
روز 2259

عوام نیوز

*****************************************************************************************************************