در جستجوی کوتاه ترین دیوار

Day 2,249, 16:04 Published in Iran Iran by Sina.Tehrani

هموطنان عزیز و دوستان فضای مجازی سلام

ابتدا توجه شما رو به این عکس جلب می کنم




این عکس دوست عزیزمون دیوال نیست. این عکس یک دیوار کوتاه هست. دیواری که در انتهای هر بن بستی می تونه باشه. دیواری که یکپارچه هم نیست و آدم ها همیشه می گردن دنبال یه قسمتیش که از همه اش کوتاه تر باشه از روی اون بپرن.


در این مدت بازی لااقل در مسائل مملکتی هیچ وقت بی حرمتی به کسی نکردم و تا جای ممکن با همه صاف و صادق و محترمانه بر خورد کردم. اهل دودوزه بازی و کلک نبودم و نیستم. بازی برای من جایی برای تخلیه مشکلات بد زندگی واقعی که متاسفانه چند وقتی هم شده که بیشتر درگیر آنها هستم بوده؛ نه جایی برای خاله زنک بازی و زیر آب زنی.



زمانی شاید یکسری نگاههای منفی به واسطه عدم شناخت نسبت به افراد مختلف داشتم اما هر کسی که منت گذاشت و با من هم کلامی داشت هم بنده ارادتم به اون شخص بیشتر شد هم متوجه شدند که نه نگاه حذفی داشتم، نه در جستجوی تخریب کسی بودم و نه هدفم از بازی تخلیه شخصی خودم از نفرت ها و کینه های دنیای واقعی نسبت به شهروندان دنیای مجازی بوده

از کوچکترین قدم ها در این بازی شروع کردم و در حد خودم و زمانی که برای این بازی داشتم به اونجایی هم که دوست داشتم رسیدم. یادم هست میتینگ شیراز که بعد از مدت ها برگزار شده بود تازه برای اولین بار رئیس مجلس شده بودم. با مستان عزیزم که صحبت می کردیم بهم گفت: چته؟ دمقی؟! گفتم توی این بازی به هر چیزی که دوست داشتم رسیدم. حالا دیگه نمی دونم چه انتظاری ازش داشته باشم.

دوستان خوبی پیدا کردم. آدم هایی که هر از گاهی سلام و علیکی داریم. از مهدی رستیو، شوان لومر، کوتاه محمد جغد، آرش ایرانی عزیز، محو، محسن، پژمان و سینا، بهنام جباری، ژیوار، بهنام سوپر سلجر، خیلی کوتاه حتی نادر، وحید آتیلا، دوستای قدیمیم محمد چستر و رینو و علی عزیز و خیلی های دیگه که از نظر من همگی به یک اندازه عزیز و قابل احترام هستن و حضورشون برای ایجاد این فضایی که همه ما رو به اون معتاد کرده لازم هست. لازمه همینجا از همگیشون برای اینکه فضای بازی رو برای ما به این شکل مهیا می کنن تشکر کنیم.



مسئله ای که صدای زمزمه اون به گوش می رسه و به شخص من مربوط هست رو امروز علناً مطرح می کنم چون گویا هیچ کس نمی خواد بیاد جلو و از خود من سوالاش رو بپرسه. امروز از صبح موبایل من 50 بار زنگ خورده و هر کس زحمت کشیده بخشی از صحبت هایی که داره میشه رو می گه.

موضوع بحث روشن هست:
پیدا کردن کوتاه ترین دیوار

مسئله ای که برای بعضی دوستان سوال شده، دوستانی که بسیار تیزهوش هستند و همیشه گویا نبض بازی در زیر یدشون هست در رابطه با یک مبلغ بدهکاری به یک ارتش چینی در زمان نادر عزیز هست.





شروع قضیه که به خیلی وقت پیش ها بر می گرده و آشتی ما با بچه های مهر و تلاش برای نشون دادن حسن نیتمون به این گل های بازی و البته تا حدودی واقعاً حق داشتن شخص نادر در مسئله بدهکاری 230 هزار ریال به ارتش مرسنری از چین. بماند تلاش های شخص من و خیلی های دیگه در رفع محرومیت ها از جمله رفع محرومیت خود نادر.

چقدر بدهکاری های معوقه داخلی به تدریج پرداخت شد که البته وظیفه مجلس بود و بنده حقیر صرفاً یک واسطه که بماند.

خوب بر کسی پوشیده نیست که من چقدر تقلا کردم و چقدر تعامل کردم هم با دوستان این طرف و هم اون طرف در حالی که دعوا اصلاً دعوای من نبود و لااقل می تونم به جرئت بگم که در دوران سه ماهه ریاست مجلس من تقریباً 90% بحث ها همیشه منطقی، بدون توهین، بدون زورگویی و در اوج مشارکت جمعی به حل و جمع بندی رسید.



نهایتاً با همدلی و دوستی و یکرنگی بچه های عزیز مجلس، تصویب شد که بدهی ارتش چینی ها پرداخت بشه.


گزینه های نظر سنجی
مخالف پرداخت = 0 رای
موافق پرداخت بدون ثبت به عنوان بدهی نادر در حساب و کتاب خزانه = 14 رای
موافق پرداخت - ثبت به عنوان بدهی نادر در حساب و کتاب خزانه = 11 رای

شما خود حدیث مفصل بخوانید از این مجمل و نتیجه آرا.

تاریخ تصویب 18 / 10 / 2013

به علاوه در حین این مسئله بحث پرداخت بدهکاران داخلی هم مطرح بود که چون مبلغ مورد نیاز برای بدهکاران داخلی در ارگ مجلس موجود بود بنده مشغول این مسئله بودم.

تاریخ تصویب 21 / 10 / 2013

لذا ما بدهی بدهکاران داخلی رو از ارگ مجلس دادیم اما دوستان فکر می کنن که چون من توی فروم رئیس مجلس هستم توی بازی خدا می شم. بنده قابلیت دو دونیشن بیشتر ندارم دوستان. اینقدر در زمان جنگ ها رئیس جمهور های مختلف و نائب های مجلس بنده می تونن شهادت بدن که یک میلیون بار زنگ می زدن می گفتم آقا بنده دو تا لایحه بیشتر نمی تونم بزنم و بقیه در اختیار دیگران هست.

اولین هشدارها توسط دوستان عزیزمون در حزب رفرمیست امروز و جناح اعتدال و دیگر اسم های شناخته شده در رابطه با وضعیت قرمز جنگی اعلام شد.
http://forum.erepublik.ir/showthread.php?12038
تاریخ اعلام وضعیت هشدار 22 / 10 / 2013

http://forum.erepublik.ir/showthread.php?12042
هشدار دوم 23/ 10 / 2013

در همین حین که ارگ مجلس 230 کا در اختیار نداشت و بنده هم دیگه لایحه نداشتم که بزنم سورنای عزیز درخواست 100 کا بودجه جنگی داد که در بین دو مجلس مشکل برای دولت ایجاد نشه. تصویب شده
http://forum.erepublik.ir/showthread.php?12047
25 / 10 / 2013


باری آخر مجلس رسید و در انتظار تشکیل مجلس بعد بنده مجدد در تاریخ زیر به ریاست مجلس رسیدم.

29 / 10 / 2013

بنده خواهشمندم از دوستان عزیزی که براشون سوال هست و دسترسی در اختیار دارن که به صفحه زیر در صحن غیر علنی رجوع کنن. ترتیب پست ها بر اساس تاریخ از پایین به بالا هست. ببینن شرایط مملکتی ما چجوری بوده. دونیشن ها رو بررسی کنن. مشکلات ما رو ببینن.

http://forum.erepublik.ir/forumdisplay.php?57-%D8%B5%D8%AD%D9%86-%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D8%B9%D9%84%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3/page5&order=desc




من بند تعریف رئیس مجلس رو میارم اینجا:
قوانین انتخابات ریاست مجلس:
در هر دوره از مجلس نماینگان باید فردی را از اعضای مجلس به عنوان رئیس مجلس طی یک رای گیری عمومی انتخاب کنند این فرد نماینده کل مجلسیان خواهد بود و اداره بانک مجلس ایران را به عهده خواهد داشت و موظف به اداره تالار مجلس است
شرایط کاندید:


کجای این مظلب بنده اختیار ارگ مرکزی رو دارم. در کجای این مطلب بنده بیش از 3 لایحه در بازی می تونم بدم. در کدوم قانون اومده که بنده باید گوش نماینده ها رو بپیچونم تا برن لایحه بزنن. 6-7 نماینده فقط از خود دوستان بسیار عزیزم از حزب مهر بودن که اصلاً پیگیر شرایط نادر عزیز و مسائل مالی دولت اسبق اون بودن چرا اونها لایحه نزدن!؟ وقتی بنده و نائبم پایین پست نهایی نوشتیم که تصویب شد و قابل اجراست یعنی هر اولین نماینده ای که اون رو می بینه موظفه که اون رو اجرا کنه.

دوستانی که نسیم سحری به کله مبارک خورده، چرا دیروز رو فراموش کردید؟! من که کار و زندگی رو در حد یک نفر دولتی رها کرده بودم و پا به پای شما بودم؟ اصلاً خودتون هم می دونید که من هزار بار می گفتم که به واسطه اینکه ناچارم محافظه کارانه نسبت به حفظ مجلس و مناطق ایران نظر بدم نمی تونم همه جا موافق صد در صد شما باشم. اما آیا در نظر جمع کار شکنی کردم؟ هر دونیشنی که برای مقاومت خواستید نفرستادیم؟ صدای عربده نارضایتی مجلسی ها از وجود همین مقاومت و شرایط بحرانی دولت ها در نیومد؟ خودی و غیر خودی کردم؟ این وری اون وری کردم؟

در اون شرایط آیا دغدغه ما ارتش چینی ها بود؟ اون هم در حالی که من شنیدم که اینقدر سخاوتمندانه برخورد کردن که تانک دریافت کردن و برامون هم فایت زدن؟!؟!؟!؟ جز مدیریت من در ارسال پول های سالم به حساب دولتی ها و هوشیار بودن خود دولت های زمان جنگ ایران رومانی چه چیزی می تونست باعث بشه که با اون حجم برنامه هایی که داشتیم و با بیش از 10 ملیت مختلف صحبت و هماهنگی و تبادلات داشتیم دولتی های ما از گزند بن سالم در رفتن؟ جز این بود که هر چه پول به حساب دولتی ها رفت سالم بود؟ اگر دولتی ها 250 کا کم می آوردن چی؟ چرا جای اینکه همین اتفاق رو به فال نیک بگیرید دنبال چزوندن این و اون هستید؟؟؟



وقتی خود دولتی ها و مجلسی ها می گفتن که ارگ خزانه رو خالی نکنیم تا جلوی چشم اونها همیشه پولی وجود داشته باشه که فکر نکنن که خالی شدیم و من هم توانایی دونیت نداشتم و دغدغه های ما خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی فراتر از این بدهکاری بود این چه دیوار کوتاهی است که از من ساخته اید که از روی اون بپرید؟!؟

خواسته یا ناخواسته دوستان بالاخره در هر فضایی یکسری افراد پیدا می شن که با شما حال نمی کنن. روشتون رو نمی پسندن. اصلاً بدون دلیل از ریختتون خوششون نمیاد. اما شرط انصاف نیست که به منی که نه به اندازه بهنام و وحید و پژمان و دیگر دوستان اما لااقل کمتر از اونها وقت و زمان نگذاشتم این جوری کنید. من نه زور گفتم نه فراتر از حدم جلو رفتم. من فقط یک مجلسی بودم که می تونستم پست ها رو ویرایش کنم. و این واقعیت رئیس مجلس بودن هست.
داشتیم در گذشته دوستانی رو که بنا به پذیرشی که افراد از شخصیت حقوقی اونها داشتند کارهای بیشتری هم می کردند اما من حتی اگر بالاتر از اون دوستان بودم - که نیستم و نخواهم بود - باز هم جز از محدوده مشخص اختیاراتم پام رو فراتر نمی گذاشتم. در عین حال اجازه هم نمی دم که کسی فکر کنه با ریاست مجلس توانایی شق القمر به بنده داده می شه. بنده یک نفر هستم درست عین دیگر دوستان. همه 44 نفر مجلسی توانایی دیدن پست تصویب یک قانون رو دارن و بعد از تصویب همه اونها موظف هستند که در اولین فرصت لایحه رو در بازی ارسال کنن. به علاوه که من همیشه سعی کردم با همه دوستان مجلسی حزب های مختلف نامه گروهی داشته باشم و خارج از فضای فروم هم قوانین، مصوبات و حوادث جاری فروم رو باهاشون مطرح کردم. دوست عزیزی که بی دلیل با من حال نمی کنی، این تلفن برای همین موقع هاست. این همه نفر ساعت وقت پای چت و نامه گروهی می گذارید یک تلفن به من بزنید. هر کاری برای هر جا کردم وظیفه ام بوده اما حقم هم نیست اینجوری برنامه پشت سر من بچینید. بالاخره مثل شما هم من برای خودم در دنیای واقعی شخصیتی دارم و معلم هستم.



در ادامه نادر عزیز هم کماکان با چینی ها در ارتباط هست واونها هم به یک درک واقعاً از شرایط بد کشور ما رسیدن و خوب من تصاویرش رو برای بعضی از دوستانم در گذشته فرستادم که اونها هم شهادت خواهند داد اگر لازم باشه. اونها هم به خاطر علاقه ای که به شخص نادر داشتن فعلاً دست نگه داشتن. به قولی من راضی تو راضی ... ناراضی!!!!

نه افتخار می کنیم به عدم پرداخت پول ارتش چینی ها نه حاضر به پذیرش تقصیر. شرایط مملکتی ما خواسته یا ناخواسته پیچیده شد. امروز یکی از دوستان فکر می کرد فاصله تاریخ هایی که در بالا همگی در حد یک روز هستن بیش از دو ماه باشه که حالا اگر خودش تمایل داشت در کامنت ها اعتراف می کنه. واقعیت اینه که در سختی ها دوست هم می شیم. متحد می شیم و یادمون می ره اما وقتی به بن بست می رسیم از سر بیکاری به جون هم می افتیم و دنبال دردسر می گردیم. مشکل مملکتی امروز ما سی پی شدن پژمان یا سی پی نشدن علی سینا یا مهدی رستیو یا دکتر هزار دستان و اینها نیست. مشکل ما این هست که وقتمون رو پای مسائل بیهوده هدر می دیم.



همیشه بهترین سیاست ها راستی است. در عین حال وظیفه من به عنوان یک نماینده مجلس ایران پذیرش مسئولیت بابت هر گونه کاستی چه در دولت چه در مجلس هست. و بنده عذرخواهی می کنم اما هیچ کاری تعمداً صورت نگرفته.


و اما ملت عزیز ایران، خزانه خالی و کشور تنهاست. دست یاری وطن به سوی شماست.


پی نوشت: خواهش می کنم توهین نکنید چون من به کسی توهینی نکردم. خواهش می کنم اگر می تونید کمک کنید به دولت که این بدهکاری هم پرداخت بشه. خواهشمندم اگر چیزی می نویسید غرض ورزانه نباشه. خواهش می کنم که باور کنید برای دعوا ننوشتم و فقط هدفم ادامه داشتن دوستی ها و به هم نریختن آرامش کشور در دعواها و اختلاف نظرها بوده و خواستم که پیش دستی کنم به سمت دوستی و آشتی شاید جوانمردها دستم رو بگیرن.



ارادتمند شما
کوچکترین شهروند ایران مجازی
سینا تهرانی