همه جعفريا

Day 2,121, 12:03 Published in Iran Iran by ramin.nasseri
سلام به همه بچه هاي ايريپابليك
من نمي دونستم عنوان چي بنويسم براي همين يك چيزي نوشتم.
اي خواننده عزيز لطفا اول وت بدين مقاله بره بالا بالاتر تر تر.
به من گفتن كه تا وقتي كه قدرت نظاميم ٢٠٠٠ نشده تو جنگ شركت نكنم چون به ضررمه منم چون ديگه نمي جنگم حوصله ام سر ميره براي همين از اين به بعد من تند تند مقاله ميدم بيرون.
همين طور كه ميدونيد اين دومين مقالمه.
مقاله قبليم عنوانش تركيه پررو بود اگه نخونديد اول اين مقاله رو بخونيد بد مقاله اوليه رو.
من تا الان چرت وپرت نوشتم از همين الان ميخوام جبران كنم.
اي هم شعري از شهرام شپره فكر كردي فقط بايد از سعديو حافظ باشه!؟
حلا همه باهم :واي دلـــم واي واي واي دلـــم واي دلــــم.
بقيش رو بلد نيستم:دي
حالا نبت سعديه:
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی

عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم

باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی

ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه

ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی

آن نه خالست و زنخدان و سر زلف پریشان

که دل اهل نظر برد که سریست خدایی

پرده بردار که بیگانه خود این روی نبیند

تو بزرگی و در آیینه کوچک ننمایی

حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان

این توانم که بیایم به محلت به گدایی

عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت

همه سهلست تحمل نکنم بار جدایی

روز صحرا و سماعست و لب جوی و تماشا

در همه شهر دلی نیست که دیگر بربایی

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم

چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

شمع را باید از این خانه به دربردن و کشتن

تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی

سعدی آن نیست که هرگز ز کمندت بگریزد

که بدانست که دربند تو خوشتر که رهایی

خلق گویند برو دل به هوای دگری ده

نکنم خاصه در ایام اتابک دو هوایی



اين شعر زيباي سعدي رو از تو يك سايتي كپي پيست كردم.
تا مقاله اي ديگر بدرود.