رفع سوء تفاهم یا یک نا آگاهی بسیار همه گیر!
milad mahdiyoon
در سومین نشر از این پولتن مایلم در مورد موضوعی رفع سوتفاهم و اشتباهی که بسیاری از دوستان از روی عدم شناخت علمی پدیده ها می نمایند بپردازم. سخن من با دوستانی است که آمدند و ایدئولوژی را نقد نمودند که حرفی بس گزاف و مسخره است
زیرا خودشان هم زیر سوال می روند. شاید شروع نوشته هایم تهاجمی بوده و اتهام های بسیاری بر من زده شود اما من هیچگونه ترسی از اتهام نداشته و به هیچ وجه خود را درگیر محافظه کاری های هدفمند و ایرانی گونه نمی نمایم و تمام نظراتم را صریح بیان می نماینم و دکترینی که مایلند بحث یا نقدی را له اینجانب مطرح نمایند در صورتی که بنیه ی علمی و شناخت کافی از مباحث مطرحه را دارا هستند آزادند که مطرح نمایند.
این که بسیار می آیند کلیت ایدئولوژی را رد می نمایند یعنی چه؟ هرکسی پیروی یک اصول است و معتقد به یک اصلی که سرلوحه رفتارش می باشد پس به زبان ساده ی ساده : هر کس ایدئولوژی خاص خود را دارد . هر حزبی که با یک اصول فعالیت کرده ویا حاکم کشوری است ایدئولوژی خاص خود را دارد پس این جمله که دوران مرگ ایدئولوژی ها فرا رسیده بسیار مسخره است به قول دوستی تنها سیب زمینی است که ایدئولوژی خاص خود را ندارد!
زنده باد حزب کمونیست ایران
Comments
aval 🙂
برو باو
زنده باد اساسینز
آقا خیلی باحالین شما
هر کس ایدولوژی خودش را دارد
خوب این یعنی لیبرالیسم
آزادی اندیشه
در زمان شوروی شما میگفتی کاپیتالیسم میگرفتن محاکمت میکردن
الان توی چین فکر میکنی آزادی بیان هست؟
توی روسیه هزار جور تحدید و سنگ اندازی به گروه های چپ نسار میکنن
اونوقت توی آلمان حزب کومونیسم هست حزب نازیسم هست چپ کسی نگاه کنه بهشون قانون یقه طرف رو میگیره
چی میگی شما واقعاً
لیبرالیسم اگه نبود شما حق حرف زدن نداشتی اینجا
به من چه میخواستی به آزادی اندیشه و بیان انتقاد نکنی
به چیزی که بهت حق صحبت کردن میده داری انتقاد میکنی فقط
این خیلی بی منطق و غلطه
vote
یه چیزی خواستم بگم . زدم در دهن خودم .
اول این که احسان جان یک لطفی بکن بهم : حداقل ببین متن در ازتباط با چه موضوعی است بعد بیا وارد بحث شو این موضوع ربطی به آزادی بیان نداره اون نقدش جای خود و بحث خودش رو داراست در هر صورت شما دنبال فرصتی برای دفاع همچنان! این بحث مربوط به یک خطابه ی فلسفی است. و یک مطلب رو می خوام برای شما روشن کنم : بینید دوست من نقد ایدئولوژیک با مقوله ی نقد تاریخی متفاوت هستند شما فقط از تاریخ صحبت می کنی چون بنیه علمی نقد ایدئولوژیک وشناخت نداری که البته موضوعات مطرحه هر کدام در جای خود قابل دفاع هستند 🙂
و مطلب بعدی اینکه {قبلا هم به شما گفتم ولی نمی فهمید دیگه}شما وقتی زیر بنای اقتصادی جریانی رو از اون جریان جدا می کنید و ملاک شما برای تایید جریانی به شکلی عوامانه کمیت است نه کیفیت و شما وقتی فرق ایسم و ایست پسوندی رو در کلمات ایدئولوژیک نمیدونی و همش اشتباه به کار می بری چگونه حرف منو می فهمی آقای مخلوط نا همگنی از لیبرالیسم و آنارشیسم؟ 🙂
اقایی که کلاً به جای جواب دادن داری سفسطه میکنی و بجای جواب دادن به من کامنت های من رو نقد میکنی
من خیلی دارم ساده میگم
هیچ کشوری بر مبنای کومونیسم به وجود نیومده که توش دیکتاتوری نباشه
چرا؟
چون دیکتاتوری داخل کومونیسم هستش شما چرا متوجه نمیشی
مردم باید آزادی داشته باشن و کومونیسم همچین چیزی نداره
من فکر کنم منظور از اقتصاد کاپیتالیسمه
کسی زور نکرده که یک کشور که بر مبنای آزادی مردم بنا شده حتماً کاپیتالیسم باشه
مردم حتی ممکنه به این نتیجه برسن که سیستم کومونیستی درسته برای اقتصاد
من نمیدونم بین آنارشیسم لیبرالیسم و سوسیالیسم مگه جنگ وجود داره یا با هم تضاد دارن که نمیتونه آدم به همه اینا اعتقاد داشته باشه
شمایی که مخالف لیبرالیسم و سوسیالیسم هستی دقیقاً تفکرت شبیه ماوو و استالین هستش
🙂 ما بد و سفسطه گر ولی لطف کن تو رو به هر چی اعتقاد داری بخون دوباره کامنتاتو
دوستان با سواد و آقایون پر مدعا ودانای کل تکرار می کنم قبل از اینکه دیگری رو نقد کنید بفهمید چی میگید! آقای نیچه ای شما به جای اینکه ایدئولوژی منو نقد کنی استفاده درست کن از کلمات ! اولا کمونیست نه و کمونیسم دوست عزیز
ثانیا سوسیالیسم تخیلی و لیبرالی زمین تا اسمون با سوسیالیسم علمی فرق میکنه و مرحله ی ماقبل کمونیسم ,سوسیالیسم هستش آقای نیچه ای
و شما آبتین جان چی بگم که شما بفهمی آخه؟؟؟؟ این مدل جدید و ابدایی آنارشیسم لیبرالیسمتون رو بگید چیه لطفا!